۱۰ رمان برتر از جوجو مویز که احساساتتان را بر میانگیزد!

جوجو مویز کیست؟
جوجو مویز رماننویس و روزنامهنگار انگلیسی، از معدود نویسندههاییست که در عرض یک سال، دو بار موفق به دریافت جایزه بهترین رمان عاشقانه سال شد. مویز متخصص خلق شخصیتهای صمیمی و قابل درک، فضاسازیهای عاشقانه و از همه مهمتر، عمق بخشیدن به فضای کتاب است. او که در اوایل شروع حرفه نویسندگی خود، آثارش بارها از طرف انتشارات مختلف رد شد. وقتی برای بار چهارم کتابی نوشت، تصمیم داشت اگر این بار هم هیچ ناشری حاضر به چاپ رمانش نشود، برای همیشه از دنیای نویسندگی خداحافظی کند.
اما چهارمین اثرش با نام «سرپناه بارانی» آنقدر موفق بود که بر سر چاپ آن میان ناشرین مختلف درگیریهای سختی درگرفت. حالا او به یکی از عاشقانه نویسهای معروف دنیای ما تبدیل شده است.
در این مقاله قصد داریم ۱۰ اثر از محبوبترین کتابهای جوجو مویز را به شما معرفی کنیم.
-
سرپناه بارانی
این کتاب داستان انگلیسی که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، درباره سه نسل مختلف از زنان است. زنی با نام «جوی» عاشق یک افسر نیروی دریایی میشود و با او ازدواج میکند. داستان سپس به سراغ دختر جوی با نام «کیت» میرود که به خاطر دوری از درگیریهای زناشویی میان پدر و مادرش، از خانه فرار میکند. در نهایت داستان سراغ دختر کیت به نام «سابین» میرود که دوست دارد مادربزرگش را ببیند، زنی که سالها پیش، کیت او را در کشوری دیگر رها کرده بود.
-
من پیش از تو
این کتاب داستان انگلیسی دو شخصیت با روحیات متضاد و مقابل هم است، که دست روزگار آنها را ابتدا در مقابل هم و سپس در کنار هم قرار میدهد. لوییزا، دختری جوان و از طبقه متوسط است که زندگی سادهای دارد و هیچگاه پایش را از منطقه زندگی خود بیرون نگذاشته است.
او که متقاضی کار است، روزی با پیشنهاد کار در عمارتی بزرگ مواجه میشود که در آن باید از پسری به نام ویل نگهداری کند که به خاطر یک حادثه رانندگی، به شدت معلول شده و مجبور است تمام عمرش را به شکلی سخت بر روی ویلچر بگذراند.
او که به خاطر این اتفاق، با خیانت نامزدش هم مواجه شده، از نظر روحی هم شرایط سختی را میگذراند و مرتباً به خودکشی فکر میکند، لوییزا و ویل کم کم با یکدیگر ارتباط میگیرند و لوییزا تصمیم میگیرد به ویل نشان دهد که زندگی همچنان ارزش زندگی کردن را دارد.
-
میوه خارجی
داستان این رمان انگلیسی دارای دو بخش متفاوت است. در بخش اول، جوجو مویز با تدبیری مثال زدنی به خلق دو شخصیت متضاد دست میزند. لوتی و سلیا. لوتی با سلیا و خانوادهاش زندگی میکند و آنها با هم مانند خواهر هستند و همه کارها و برنامههایشان را با هم انجام میدهند تا اینکه سلیا به لندن میرود و با مرد رویاهایش ازدواج میکند.
سپس ناگهان داستان به پنجاه سال بعد و به زندگی دختری به نام دیزی میرود که شریک زندگیاش تصمیم گرفته او را ترک کند. بعد از آن کم کم دو داستان در دو برهه زمانی مختلف به هم میآمیزند و رازها و وقایع میان آنها آشکار میشود.
-
دختری که رهایش کردی
داستان این کتاب در سال ۱۹۱۶ و در خلال جنگ جهانی اول شکل میگیرد؛ دختری به نام سوفی، در محله فرانسوینشین پرونه یک رستوران را میگرداند و همسرش ادوارد که یک هنرمند است، در جبهه جنگ مشغول به جنگیدن است. روزی یک فرمانده جنگی از سوفی میخواهد که گروه سربازانش را در رستورانش بپذیرد و به آنها غذا دهد.
ولی با دیدن نقاشی پرتره از سوفی که توسط همسرش کشیده شده، عاشق سوفی میشود. قسمت دوم کتاب به پنجاه سال بعد میرود، زمانی که مردی قبل از مرگش، پرترهای از تصویر سوفی را به عنوان کادوی عروسی به همسرش لیو کادو میدهد. وقتی لیو به داستان پشت این پرتره پی میبرد، همه چیز تغییر میکند و اوضاع هیجان انگیز میشود.
-
کشتی نوعروسان
داستان این کتاب دوباره در دل تاریخ و در سال ۱۹۴۶، زمانی که جنگ جهانی دوم تازه به پایان رسیده اتفاق میافتد.جنگ تمام شده و یک کشتی انگلیسی ساکن مردان و زنان جوانی که تازه ازدواج کردهاند، مسیر خود را از سیدنی به پلایموث آغاز کرده است.
قصه با محوریت زندگی چهار زن که در یک کابین ساکن هستند جلو میرود، در طول این سفر که شش هفته به طول میانجامد، جوجو مویز توانسته اتفاقات، تنشها و هیجانات را به خوبی باهم ترکیب کند و در پایان، با پهلو گرفتن کشتی در بندر پلای موث داستان را به پایان برساند.
-
موسیقی شب
لارا و همسرش مک، برای مدتی است که از همسایهشان مراقبت میکنند؛ کارهای خانه او را میکنند، برایش غذا درست میکنند و با اخلاق تند او کنار میآیند. ولی همه این کارها نقشهای برای تصاحب خانه اسپانیایی اوست. اما همه این نقشهها، با پیدا شدن یک وارث دور به نام ایزابل نقش بر آب میشود.ایزابل بیوهای است که در دنیای تخیلی خودش زندگی میکند.
هیجان داستان از جایی آغاز میشود که ایزابل به خانه اسپانیایی نقل مکان میکند و با همسایگان حسود خود رو به رو میشود و یک داستان عاشقانه ظریف میان افراد شکل میگیرد…
-
آخرین نامه معشوق
جوجو مویز در این کتاب دو داستان تعریف میکند. یک داستان این کتاب در دهه ۱۹۶۰ اتفاق میافتد و دیگری مربوط به سال ۲۰۰۳ در لندن معاصر است. داستان قدیمیتر مربوط به دختری به نام جنیفر استرلینگ است که به خاطر یک تصادف وحشتناک در بیمارستان بستری شده و حافظه خود را از دست داده است.
در همین احوالات او ناگهان نامهای عاشقانه دریافت میکند که با حرف B امضا شده است. کم کم او مجموعهای از نامههایی عاشقانه با همین امضا دریافت میکند که نمیداند نویسنده آنها کیست.
چهل سال بعد، روزنامهنگاری به اسم الی همان نامه را در پوشه آرشیو روزنامههایش پیدا میکند و درگیر این نامهها میشود.او به شکل جدی تصمیم میگیرد که داستانهای و شخصیتهای پشت این نامهها را پیدا کند.
-
بازار طاووس
این کتاب درباره مواجهه دو نسل با مشکلات و خطرات زندگی، و پیدا کردن شادی و خوشبختی از راه بازگشت به گذشته است. آتنه فورستر، دختری زیبا ولی بسیار لوس است است که به خاطر گذشته شرمآور مادرش، بر سر زبانها افتاده و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. او برای فرار از این مشکلات، به فروشگاهش با نام بازار طاووس پناه میبرد و در آنجا شور و شادی واقعی زندگی را پیدا میکند.
-
من پس از تو
این کتاب ادامه کتاب «من پیش از تو» از همین نویسنده است. لوییزا دیگر آن دختر ساده گذشته نیست و تغییر کرده است. با گذراندن شش ماه عاشقانه و تاثیرگذار در کنار عشق زندگیاش ویل، زندگی بدون او را نمیتواند تحمل کند.
او که حالا به تنهایی در لندن زنگی میکند، با مشکلات روحی و روانی زیادی دست و پنجه نرم میکند. تراژدی، غم و آشفتگی و در نهایت شادی در غمانگیزترین لحظات، درون مایه این کتاب جوجو مویز را تشکیل میدهد.
-
خلیج نقرهای
در هسته این کتاب، به داستان زندگی یک مادر تنها به نام لیزا و رابطه عاشقانه او با شریک تجاری موفقش مایک برمیخوریم. در دوران اقامت آنها در خلیج نقرهای که در سواحل شرقی استرالیا قرار دارد، شخصیتهای اصلی به هم برمیخورند و باهم درگیر میشوند.
جوجو مویز برای نوشتن این کتاب، تحقیقات زیادی بر روی والها انجام داده و توانسته هیجان و تعلیق زیادی را در رابطه با خطرات پیشبینی نشدهای که در کمین شخصیتهایش است، برای مخاطبانش ایجاد کند.
جوجو مویز در کتاب های خود هیچوقت برای خلق شخصیت های اصلی، عجله به خرج نمیدهد بلکه اجازه میدهد که آنها در دل داستان ساخته شوند و در نتیجه با بطن داستان سازگار باشند.او برای شکل دادن به ساختار ذهنی و عاطفی شخصیتهایش تحقیقات زیادی میکند و معمولاً قصههایش را به شکل دو خط داستانی مجزا ولی موازی مینویسد که در جایی از کتاب باهم برخورد میکنند.
اما چیزی که در کتابهای جوجو مویز همیشه به چشم میخورد، سوپرایزهای فراوان در دل داستان است که شاید بزرگترین دلیل موفقیت این نویسنده باشد.