مکالمه انگلیسی در بانک | ۳۰ اصطلاح پرکاربرد
اگر گذرتان به یک بانک خارجی افتاد مهم است که اصطلاحات بانکی در انگلیسی را بشناسید و بدانید مفهوم هرکدام چیست. در این مقاله مهمترین اصطلاحات انگلیسی بانکی را برای شما جمعآوری کردهایم. قبل از هرچیز نگاهی به کلمات جدید این لیست بیندازید. حتی اگر فکر میکنید بعضی از آنها را قبلا بلد بودید، مهم است که دوباره آنها را ببینید. گاهیاوقات کلمهای برای ما آشنا به نظر میآید و فکر میکنیم آن را بلدیم، اما زمانی که نیاز داریم از آن استفاده کنیم چیزی یادمان نمیآید. برای همین است که خیلی از زبانآموزان میگویند: “من همهچیز را میفهمم، اما بهسختی میتوانم صحبت کنم”
30 عبارت متداول انگلیسی در بانک که باید بدانید!
1. Account
بدیهی است برای اینکه بتوانید از بانکی خدمات دریافت کنید، اول باید در آن بانک حساب شخصی داشته باشید. پس، اولین مورد از اصطلاحات بانکی در انگلیسی، Account است. شما میتوانید یک حساب جاری (Checking Account) و حساب پسانداز (Saving Account) داشته باشید. به Checking Account (که در زبان بریتیش Current Account نیز گفته میشود) به شما اجازه میدهد هر زمان که بخواهید از حساب خود پول برداشت کنید. Saving Accountها به شما این امکان را میدهد که پول خود را پسانداز کرده و سود دریافت کنید. به مثال زیر توجه کنید:
مثال:
He needed to transfer some money from his savings account to his checking account so that he could pay for the new car he wanted to buy.
او نیاز به انتقال مقداری پول از حسابهای پساندازش به حساب جاری خود دارد تا بتواند هزینه ماشینی را که میخواهد بخرد پرداخت کند.
نمونه مکالمه برای افتتاح حساب
BANK TELLER: How are you doing today?
کارمند بانک: امروز حالتون چطوره؟
COSTUMER: Great. Thanks.
مراجع: عالی. ممنون.
BANK TELLER: What can I help you with?
کارمند بانک: در چه زمینه ای می توانم به شما کمک کنم؟
COSTUMER: I would like to open a bank account.
مراجع: من می خواهم یک حساب بانکی باز کنم.
BANK TELLER: What kind would you like to open?
کارمند بانک: دوست دارید چه نوع حسابی را باز کنید؟
COSTUMER: I need a checking account.
مراجع: من به یک حساب جاری نیاز دارم.
BANK TELLER: Would you also like to open a savings account?
کارمند بانک: آیا شما هم می خواهید حساب پس انداز باز کنید؟
COSTUMER: That’s fine.
مراجع: بله خوب است.
BANK TELLER: In order to open these accounts, you need to deposit a minimum of $50.
کارمند بانک: برای افتتاح این حساب ها باید حداقل ۵۰ دلار واریز کنید.
COSTUMER: I want to deposit $300.
مراجع: من می خواهم ۳۰۰ دلار واریز کنم.
BANK TELLER: I’ll set up your accounts for you right now.
کارمند بانک: من همین الان حساب های شما را برای شما تنظیم می کنم.
COSTUMER: Make sure to put $150 in each account.
مراجع: مطمئن شوید که در هر حساب ۱۵۰ دلار قرار دهید.
2. Credit
یکی دیگر از مهمترین اصطلاحات بانکی در انگلیسی، Credit است. Credit یا اعتبار، پولی است که شما در حساب بانکی خود دارید و پولی که بانک به شما قرض میدهد. همچنین به معنی خوشحسابی شماست، برای زمانی که قصد وام گرفتن از بانک را دارید. Credit Card کارتی است که به شما این امکان را میدهد که پولی بیشتر از آنچه دارید خرج کنید، اما بعدا باید سود پرداخت کنید. واژه Credit همچنین برای موقعیتهای عمومی هم استفاده میشود: زمانی که به کسی Credit میدهید، تلاش یا ارزش او را تصدیق میکنید.
مثال:
His credit was good, so he didn’t expect the bank to reject his loan application.
اعتبار او خوب بود، بنابراین انتظار نداشت که بانک درخواست وام او را رد کند.
3. Debit
Debit پولی است که از حساب بانکی شما خارج میشود یا پولی که بدهکار هستید. Debit Card به شما امکان میدهد از موجودی حساب خود در فروشگاهها یا بهصورت آنلاین خرید کنید. همچنین میتوانید با دریافت پول از دستگاه خودپرداز از این کارت استفاده کنید. علاوهبراین، میتوانید از این کلمه بهعنوان فعل هم استفاده کنید: To debit money به معنای برداشتن پول از حساب است.
مثال:
I prefer using a debit card, because I’m not tempted to spend more money than I have in my account.
من ترجیح میدهم از کارت اعتباری استفاده کنم، چون وسوسه نمیشوم که بیشتر از پولی که در حسابم دارم خرج کنم.
The bank debited the money from his account.
بانک پول را از حساب او برداشت کرد.
بیشتر بخوانید: ۸۰ تا از اصطلاحات رانندگی به انگلیسی + ترجمه فارسی
4. Balance
Balance یا موجودی شما، پولی است که در یک حساب دارید. در واقع تفاوت بین آنچه خرج میکنید (Debit) و آنچه دریافت میکنید (Credit) است.
مثال:
I need to check my balance before completing the transaction (exchange).
من نیاز دارم قبل از انجام تراکنش موجودی حسابم را چک کنم(گردش حساب)
5. Loan
Loan پولی است که از بانک یا موسسه یا شخص دیگری قرض میگیرید. بانک پول را به شما قرض میدهد (Lends) و شما آن را وام میگیرید (Borrow). بانک قرضدهنده است(Lender) و شما وامگیرنده(Borrower).
مثال:
They needed a loan to buy the car of their dreams, but they couldn’t find a lender.
آنها برای خرید ماشین رویاهایشان به وام احتیاج داشتند، ولی وامدهندهای پیدا نکردند.
6. Student Loan
Student Loan یا وامهای دانشجویی، وامهایی هستند که توسط وامگیرندگان برای پرداخت هزینههای تحصیل استفاده میشود. وامهای دانشجویی معمولا پس از پایان تحصیل و شروع به کار وامگیرنده بازپرداخت میشوند. برخی از وامدهندگان وامهای دانشجویی را با نرخ بهره پایینتر ارائه میدهند.
مثال:
You need to get a good job right after you graduate, or you’ll be paying for your student loan for a long time.
شما بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی به یک شغل خوب نیاز دارید، در غیر اینصورت تا مدت زیادی وام دانشجویی خود را پرداخت خواهید کرد.
بیشتر بخوانید: چطور انگلیسی را روان صحبت کنیم؟
7. Debt
Debt یا بدهی، مبلغی از پول است که بدهکار هستید. همچنین میتوانید از این کلمه بهصورت کلی هم استفاده کنید: in debt to someone، میتواند به این معنی باشد که به او لطفی دارید یا برای چیزی سپاسگزار هستید.
مثال:
He couldn’t pay his debt, so he had to sell his car.
او نتوانست بدهی خود را پرداخت کند، در نتیجه مجبور شد ماشینش را بفروشد.
8. Interest Rate
لیست اصطلاحات بانکی در انگلیسی را با Interest Rate ادامه میدهیم. اگر از بانک وام میگیرید، باید آن را پس بدهید. علاوه بر این، باید بهره هم پرداخت کنید. Interest Rate یا نرخ بهره، برای یک دوره زمانی معین محاسبه میشود. اگر حساب پسانداز داشته باشید، بانک به شما سود میدهد تا بتوانید از پول خود در مدت زمان معینی استفاده کنید.
مثال:
He was researching the banks that offered the lowest interest rate for loans.
او به دنبال بانکی میگشت که پایینترین نرخ بهره را برای وام ارائه دهد.
9. To Withdraw
To withdraw money به معنای برداشتن پول از یک حساب است..
مثال:
He wanted to withdraw some money from his checking account, but he forgot his card at home.
او میخواست مقداری پول از حساب جاری خود برداشت کند، اما کارت خود را در خانه جا گذاشته بود.
10. To Overdraw
To overdraw یعنی برداشت بیشتر از مقداری که در حساب خود دارید. در این حالت معمولاً باید مقداری هزینه اضافی بپردازید. توصیه میشود به موجودی خود توجه کنید تا بیش از حد پول برداشت نکنید.
مثال:
He was careful not to overdraw money from his account, because the penalties are quite high with his bank.
او مواظب بود که پول اضافی از حساب خود برداشت نکند، چون جریمههای بانک او بسیار بالاست.
11. Overdraft
Overdraft پولی است که وقتی دیگر وجهی در دسترس ندارید از حساب خود برداشت میکنید. مانند وامی است که بانک به شما میدهد.
مثال:
She received an overdraft notice when she spent more than she had in her checking account.
او زمانی که بیش از آنچه در حساب جاری خود خرج کرده بود، اخطار اضافه برداشت دریافت کرد.
12. ATM
ATM مخفف Automated Teller Machine است، همان دستگاهی است که به شما کمک میکند تراکنشهای بانکی را فقط با استفاده از کارت خود انجام دهید. کلمه Teller یا عابر به کارمند بانکی اشاره دارد که در انجام معاملات به شما کمک میکند. برای دستگاه خودپرداز واژههای Cash-point یا Cash machine هم استفاده میشود.
مثال:
I need to stop at the ATM to take out some cash.
من باید در دستگاه خودپرداز بایستم که مقداری پول نقد بگیرم.
13. Direct Debit
Direct Debit برای پرداختهای منظم مبالغ مختلف، معمولاً برای قبوض آب و برق یا قبوض کارت اعتباری. با استفاده از Direct Debit، از شر انجام تراکنشهای ماهانه خلاص میشوید.
مثال:
He used a direct debit for his mobile phone bill.
او از مبلغ مستقیم برای قبض تلفن همراه خود استفاده کرد.
14. Standing Order
Standing Order که پرداختهای منظم و ثابت است که بهصورت خودکار از حساب شخص انجام میشود. Standing order با Direct debit متفاوت است زیرا مبلغ پرداختی نمیتواند متفاوت باشد و ثابت است، مثل مبلغی که هرماه به عنوان قسط پرداخت میکنید.
مثال:
He kept forgetting to pay his loan installments so he decided to go for a standing order.
او مدام فراموش میکرد اقساط وام خود را بپردازد، بنابراین تصمیم گرفت برای پرداخت ثابت اقدام کند.
15. Deferred Payment
Deferred payment پرداختی است که برای تاریخ بعدی به تعویق میافتد. زیرا نمیتوانید تراکنش را در زمانی که بهطور معمول انجام میدهید انجام دهید.
مثال:
He was going abroad for a month, so he decided to use deferred payment for his electricity bill.
او به مدت یک ماه به خارج از کشور میرفت، بنابراین تصمیم گرفت از پرداخت معوق برای قبض برق خود استفاده کند.
16. Statement
Statement یا صورتحساب بانکی، فهرستی از تمام تراکنشهایی است که در یک حساب بانکی در یک بازه زمانی معین انجام شده است. تمام بدهیها، اعتبارات و مانده را نشان میدهد.
مثال:
He wasn’t sure why his balance was so low, so he asked for a bank statement.
او مطمئن نبود که چرا موجودی حسابش خیلی کم است، بنابراین درخواست صورتحساب بانکی کرد.
17. Personal Identification Number (PIN)
PIN ترکیبی محرمانه از اعداد است که فقط دارندگان حساب میتوانند برای دسترسی به حسابهای خود استفاده کنند.
مثال:
After three failed attempts to remember his Personal Identification Number, he had to contact the bank.
پس از سه تلاش ناموفق برای به خاطر سپردن شماره شناسایی شخصی خود، مجبور شد با بانک تماس بگیرد.
18. Safety Deposit Box
Safety deposit Box یا صندوق امانات، گاوصندوقی است که بانک برای نگهداری اقلام باارزش خود برای مردم اجاره میکند.
مثال:
After having his house broken into twice, he decided to keep his important documents in a safety deposit box.
او بعد از اینکه خانهاش دوبار خراب شد، تصمیم گرفت اسناد مهم خود را در صندوق امانات نگه دارد.
بیشتر بخوانید: اصطلاحات خرید به زبان انگلیسی
19. Credit Limit
Credit limit یا سقف اعتبار شما، حداکثر مقدار پولی است که بانک به شما اجازه میدهد براساس وضعیت مالی خود وام بگیرید.
مثال:
After she reached her credit limit, she decided to spend less and save more.
پس از اینکه به سقف اعتبار خود رسید، تصمیم گرفت کمتر هزینه و بیشتر پسانداز کند.
20. Electronic Banking
بانکداری الکترونیک سیستمی است که به مشتریان اجازه میدهد تراکنشهای بانکی خود را از طریق اینترنت انجام دهند. به آن online banking، Internet banking یا e-banking هم میگویند.
مثال:
Customers find electronic banking very convenient because they no longer need to go to the bank to make transactions.
مشتریان بانکداری الکترونیک را بسیار راحت میدانند زیرا دیگر نیازی به مراجعه به بانک برای انجام معاملات ندارند.
21. Mortgage
Mortgage یا وام مسکن قراردادی است که به موجب آن شخصی میتواند برای خرید خانه از بانک پول قرض کند. تا زمانی که بدهی پرداخت نشود، بانک مالک خانه است.
مثال:
They need to take out a mortgage to buy a house.
آنها برای خرید خانه باید وام مسکن بگیرند.
22. Collateral
Collateral چیزی است، مانند خانه، که بهعنوان تضمین (وثیقه) هنگام گرفتن وام استفاده میشود. اگر وامگیرنده نتواند بدهی را پرداخت کند، بانک مالک وثیقه میشود.
مثال:
She didn’t have any collaterals, so she decided to take out a mortgage.
او هیچ وثیقهای نداشت، بنابراین تصمیم گرفت وام مسکن بگیرد.
23. Appraisal
Appraisal ارزیابی ارزش یک ملک است که معمولا توسط نماینده بانک انجام میشود. یک Appraisal معمولا قبل از گرفتن وام مسکن انجام میشود.
مثال:
They wanted to use their house as collateral for the loan, but first the bank needed to appraise its value.
آنها میخواستند از خانه خود به عنوان وثیقه برای وام استفاده کنند، اما ابتدا بانک باید ارزش آن را ارزیابی کند.
بیشتر بخوانید: مکالمه انگلیسی در فروشگاه
24. Guarantor
Guarantor یا ضامن، شخصی است که قبول میکند در صورتی که شخص نتواند بدهی خود را پرداخت کند، بدهی او را بپردازد.
مثال:
His parents offered to act as guarantors for his student loan.
والدین او پیشنهاد کردند که بهعنوان ضامن وام دانشجویی او عمل کنند.
25. Payoff
به پرداخت کامل وام، Payoff میگویند.
مثال:
She was feeling relieved that she had completed the payoff of her debt last month.
او از اینکه پرداخت بدهی خود را در ماه گذشته کامل کرده بود، احساس آرامش میکرد.
26. Clause
یک Clause یا بند، بخشی از یک قرارداد است که جزییاتی را در مورد وضعیت خاصی که توسط قرارداد پوشش داده شده است، ارائه میدهد.
مثال:
All the bank contracts have a clause that specifies the bank charges and the interest rate for a specific account.
همه قراردادهای بانکی دارای بندی هستند که هزینههای بانکی و نرخ سود یک حساب خاص را مشخص میکند.
27. Prepayment
پیشپرداخت عبارت است از تسویه بدهی قبل از سررسید. گاهیاوقات جریمههای پیشپرداخت هم وجود دارد که بانکها در این مورد میگیرند.
مثال:
She forgot to check the prepayment clause and was quite surprised to see she had penalties to pay to the bank.
او فراموش کرده بود بند پیشپرداخت را بررسی کند و از اینکه دید جریمههایی برای پرداخت به بانک دارد بسیار متعجب شد.
28. Bank Charges
هزینههای بانکی همه کارمزدهایی هستند که یک بانک در ازای خدمات خود از شما میخواهد بپردازید (استفاده از Debit Card یا Credit Card، انجام تراکنشها، گرفتن وام). هزینههای بانکی را می توان بهعنوان کارمزد نیز نامید.
مثال:
He chose his bank carefully, by looking not only at the interest rates, but also at all the bank charges.
او بانک خود را بادقت انتخاب کرد و نه تنها به نرخهای بهره، بلکه به همه هزینههای بانکی نیز نگاه کرد.
29. Business Days
Business Days یا روزهای کاری، روزهایی هستند که بانکها یا کسبوکارهای دیگر باز هستند. یا Business hours.
مثال:
You can only complete transactions in the bank on business days, but you can use Internet banking whenever you want.
شما فقط میتوانید در روزهای کاری تراکنشهای خود را در بانک انجام دهید، اما هرزمان که بخواهید میتوانید از بانکداری اینترنتی استفاده کنید.
30. Branch
Branch یا شعبه، مکانی است که در آن بانک خدمات خود را به مشتریان ارائه میدهد.
مثال:
This bank only has three branches in the city, but there are plenty of ATMs.
این بانک تنها سه شعبه در شهر دارد، اما دستگاههای خودپرداز زیادی وجود دارد.
کلمات کلیدی مورد استفاده برای مکالمه در بانک
کلمات کلیدی رایج برای مکالمه انگلیسی در بانک برای دسترسی بهتر در جدول زیر گردآوری شده است.
فارسی | English |
---|---|
کلمات کلیدی بانک | Bank Keywords |
حساب بانکی | Bank account |
مسئول باجه / کارمند بانک | Bank teller |
حساب جاری | Checking account |
حساب پس انداز | Saving account |
حساب مشترک | Joint account |
واریز کردن پول به حساب | Deposit |
حداقل | Minimum |
بررسی کردن | Set up |
مطمئن شدن | Make sure |
هر | Each |
پول نقد | Cash |
چک | Check |
چه مقدار | How much |
همش همین بود (اصطلاح) | That’ll be all (expression) |
امضا کردن (اصطلاح) | Sign |
بفرمایید (اصطلاح) | Here you go (expression) |
عالی میشه (اصطلاح) | That would be great (expression) |
برداشت پول از حساب | Withdraw |
بیرون کشیدن پول از حساب | Take out |
برگشتن چک بی محل | Bounce |
ظاهرا | Enough |
باقی ماندن | Be left |
شوخی میکنید! (اصطلاح) | You can’t be serious (expression) |
سوابق | Records |
صحیح (اصطلاح) | I see (expression) |
مکالمه انگلیسی برای برداشت پول از حساب در بانک
برداشت پول از حساب بانکی در یک کشور انگلیسیزبان ممکن است نیاز به استفاده از جملات و اصطلاحات خاصی داشته باشد. در این مکالمه، شما با عباراتی آشنا میشوید که برای درخواست برداشت پول، تأیید هویت، و مشخص کردن مقدار پول مورد نظر استفاده میشوند. تسلط بر این عبارات به شما کمک میکند تا بهراحتی و بدون مشکل بتوانید پول خود را از حساب بانکیتان برداشت کنید و امور مالی خود را بهدرستی مدیریت کنید.
BANK TELLER: How’s it going?
کارمند بانک: حالتون چطور است؟
COSTUMER: I’m fine. Thanks for asking.
مراجع: خوبم. ممنون که پرسیدید.
BANK TELLER: What do you need?
کارمند بانک: چه چیزی نیاز دارید؟
COSTUMER: I would like to make a withdrawal.
مراجع: من می خواهم مبلغی را برداشت کنم.
BANK TELLER: How much money would you like to withdraw?
کارمند بانک: چه مقدار پول میخواهید برداشت کنید؟
COSTUMER: I want to take out $300.
مراجع: میخواهم 300 دلار (از حسابم) بیرون بکشم.
BANK TELLER: Which account are you making this withdrawal from?
کارمند بانک: از کدام حسابتان میخواهید برداشت کنید؟
COSTUMER: I want it taken from my checking account.
مراجع: میخواهم از حساب جاری ام برداشت شود.
BANK TELLER: All right, here is your $300.
کارمند بانک: خیلی خوب، اینم از 300 دلارتان.
COSTUMER: Thanks a lot.
مراجع: خیلی ممنونم.
BANK TELLER: Is there anything else that I can do for you today?
کارمند بانک: کار دیگری هست که بتونم امروز برایتان انجام دهم؟
COSTUMER: No. That’s everything. Thank you.
مراجع: نه. همش همین بود. ممنونم.
چطور اصطلاحات انگلیسی در بانک را یاد بگیریم؟
بعد از آن که کلمه و توضیح آن را خواندید، نگاهی به مثال زیر آن بیندازید. سپس، سعی کنید خودتان هم با کلمه جدید مثالی بزنید! این یکی از مهمترین قدمهای شماست. اینکار به شما کمک میکند، از دانستن و شناسایی کلمه به توانایی استفاده از آن برسید. ابتدا در یک جمله جداگانه از آن استفاده کنید. سپس سعی کنید در صورت امکان در تسک رایتینگی که قرار است انجام دهید آن را به کار ببرید. درنهایت، در مکالمه بعدی بهراحتی کلمه را به یاد خواهید آورد و زودتر از آن چیزی که فکرش را کنید، میتوانید از آن در جای درست استفاده کنید.
بهدلیل خاص بودن اصطلاحات بانکی در زبان انگلیسی، ایده خوبی است اگر آنها را به زبان فارسی هم ترجمه کنید. معمولا شما از ترجمه کردن اجتناب میکنید، چرا که اینکار سرعت شما را در زمان نوشتن و صحبت کردن کاهش میدهد. اما اینکه کلمات را بعد از اولین باری که آنها را یاد میگیرید ترجمه کنید، به شما اطمینان میدهد که معنی و مفهوم کلمه را بهدرستی درک کردهاید. قدم مهم بعدی برای یادگیری عبارات، شنیدن آنها در یک مکالمه واقعی است. گوشدادن به انگلیسیزبانان بومی که از کلمات جدید استفاده میکنند، به شما کمک میکند تا زمان و چگونگی استفاده از لغات را یاد بگیرید. با استفاده از پادکستهای British Council و کانالهای YouTube میتوانید لغات را را در عمل بشنوید و به کار ببرید.
تمرین:
برای اینکه مطمئن شویم که بهتر این مکالمات را یاد گرفته ایم، یک تمرین در ادامه تهیه شده که به شما کمک میکند لغات کلیدی مورد استفاده در مکالمات در کتابخانه را بهینه تر به خاطر بسپاریم.
Fill in the blanks to complete the conversation with the words in the box.
Account-both-saving-do-now-you
A: How are ________?
B: I’m well. Thank you for ________.
A: What can I _____ for you?
B: I need to open a bank ________.
A: What kind of ________?
B: I just need a checking ________.
A: You can open a ______ account, too.
B: All right. Open ________.
A: You need to deposit ______ $ 50 into both accounts.
B: I will be depositing $300 today.
A: I will set your accounts up right ________.
B: Would you please put $150 in both accounts?
Answer Keys
1. you
2. asking
3. do
4. account
4. saving
5. both
6. now