۱۰ کتاب برتر دنیا با موضوع کریسمس

 معرفی کتاب‌هایی با موضوع کریسمس

کریسمس از راه رسیده و همه ما خیال داریم که این چند هفته را با شادی و  شور و شوق تعطیلات و شاید هم خواندن آهنگ و متن‌هایی مربوط به کریسمس بگذرانیم. به همین خاطر، در این مقاله ده کتاب انگلیسی برتر تاریخ که در ارتباط با کریسمس نوشته شده است را به شما معرفی می‌کنیم.

Smiley face

  1. کتاب سرود کریسمس از چارلز دیکنز

«اسکروج با عصبانیت گفت: وقتی آدم در دنیای احمق‌ها زندگی می‌کند، چرا عصبانی نشود؟ کریسمس مبارک! هه! اصلا کریسمس یعنی چی؟ فقط باید موقع کریسمس بیشتر از آنکه داری خرج کنی، و می‌فهمی که یک سال دیگر پیر شده‌ای اما یک ساعت هم ثروتمندتر نشده‌‌ای. به نظر من باید هر احمقی را که راه می‌افتد و می‌گوید کریسمس مبارک! در همان غذای کریسمس بیندازند تا بپزد!»

کتاب سرود کریسمس را چارلز دیکنز، در سال ۱۸۴۳ به دستور سردبیر مجله و در وقتی بسیار کم نوشته است. در داستان این کتاب دیکنز از جزئیات زندگی خودش بهره گرفته و داستان پیرمرد خسیس و طمع‌کاری به نام اسکروج را به تصویر می‌کشد که در شب کریسمس توسط سه روح، به گذشته، حال و آینده تاریخ کریسمس سفر می‌کند.

کتب کریسمس

  1. هدیه کریسمس از اٌهنری

«یک دلار و هشتاد و هفت سنت. همه پول همین بود. شصت سنت آن هم به صورت پنی بود. دانه‌ دانه این پنی‌ها در یک زمانی پس‌انداز شده بود؛ بعضی‌ها موقع خرید با التماس کردن و با تخفیف گرفتن از بقال، و بعضی‌ها هم هنگام چانه زدن با مرد سبزی‌فروش یا قصاب جمع شده بودند. آنها هم از ترس اینکه مبادا متهم به ناخن‌کشی شوند و یا به آنها خسیس بگویند، به ناچار کوتاه آمده بودند. معمولاً در خرید و فروش‌های رودر‌رو همین اتفاق می‌افتد. «دلا» سه بار پول را شمرد. یک دلار و هشتاد و هفت سنت. و فردا هم که روز کریسمس بود»

کتاب هدیه کریسمس یا با عنوان اصلی «هدیه مگی»، یک داستان کوتاه بسیار زیبا درباره فداکاری‌های شخصی است که برای کسانی که دوستشان داریم انجام می‌دهیم.

Smiley face

  1. خاطره‌ای از کریسمس از ترومن کاپوت

«وای من چقدر احمقم! می‌دانی من تا حالا چه فکر می‌کردم؟ من همیشه فکر می‌کردم که یک شخص برای دیدار با پروردگار باید مریض و در حال مردن باشد. و دیدار با او هم یک جورهایی شبیه به نگاه کردن به مراسم غسل تعمید از پشت پنجره است؛ زیبا و درخشان مانند یک پنجره رنگی که نور آفتاب به آن تابیده باشد. درخششی آنقدر زیاد که متوجه تاریک شدن هوا نشوی، و همیشه فکر کردن به این موضوع آرامم می‌کرد که آن درخشش، تمام غم و ناراحتی‌ها را محو می‌کند. ولی شرط می‌بندم که هرگز این اتفاق نمی‌افتد. مطمئنم که وقتی زمان مرگ آدم فرا می‌رسد، آدم می‌فهمد که خداوند قبلا خودش را به ما نشان داده است؛ در همه چیزهایی که وجود داشته، در همه چیزهایی که دیده، خداوند حضور داشته است»

کتاب خاطره‌ای از کریسمس یک مجموعه داستان کوتاه است که به شکل خود شرح‌ حال‌ نویسی توسط ترومن کاپوت نوشته شده و در سال ۱۹۵۶ به چاپ رسیده است. این اثر تاثیرگذار و خیال انگیز، درباره زندگی در روستا و دوستی و لذت باهم بودن است.

کتاب های کریسمس

  1. فندق شکن و شاه موش‌ها از ای‌تی‌ای هافمن

«خواننده عزیز، یا شنونده یا هرکس دیگری که می‌توانی باشی، هر اسمی که داری، فرانک، رابرت، هنری، آنا یا ماریا … خواهش می‌کنم فقط جشن کریسمس قبلی‌ات را به یاد بیاور و میز شامی که با کادوهای جور واجور و رنگی تزئین شده را تصور کن که با برقی خیره‌کننده اولین چیزی بود که بر روی میز چشم تو را گرفت. آنوقت می‌توانی شوق و هیجان بچه‌ها را با آن برق چشمهایشان تصور کنی که از هیجان قادر به صحبت نیستند»

این رمان در سال ۱۸۱۶ توسط نویسنده آلمانی، هافمن نوشته شده است. اگرچه که خواندن این کتاب را به شدت به شما پیشنهاد می‌کنیم، ولی اگر کتاب خوان نیستید، می‌توانید نسخه فیلم کوتاه ساخته دیزنی، اقتباسی از این کتاب را جایگزین کنید.

Smiley face

  1. سرباز ثابت قدم از کریستین آندرسن

«روزگاری بیست و پنج سرباز قلعی وجود داشتند که همه برادر هم بودند و از یک قوطی قلع ساخته شده بودند. همه پوشیده در یونیفرم‌های قرمز و آبی، تفنگ‌هایشان را بر دوش انداخته و مستقیماً به جلو خیره شده بودند. همه سربازها کاملاً شبیه هم بودند غیر از یکی از آنها، یکی از آنها از آنجایی که از آخرین قلع باقی مانده در قوطی ساخته شده بود، با بقیه کمی تفاوت داشت. او کوتاه تر از بقیه بود و فقط یک پا داشت! ولی او با همان یک پا، به همان مستحکمی و صافی دیگرانی که دو پا داشتند ایستاده بود. با این حال وقتی نگاه می‌کردی، می‌فهمیدی که او از همه فوق‌‌العاده‌تر است»

در کتاب سرباز ثابت قدم، آندرسن درباره سفرهای هیجان‌انگیز یک سرباز قلعی می‌گوید.

کتاب کریسمس

  1. نامه‌ای از بابانوئل از مارک توآین

«من همه نامه‌هایی که تو و خواهر کوچکت برای من نوشته‌اید را خوانده‌ام. من می‌توانم تمام کلمات تو و خواهرت را بدون هیچ مشکل و دردسری بخوانم. ولی مشکلم با نامه‌های شما این است که آنها وسط مادر یا پرستاران شما نوشته شده‌اند، انگار که من یک خارجی‌ام و نمی‌توانم به خوبی انگلیسی را متوجه شوم. حالا خواهید دید که تمام چیزهایی که تو و خواهرت در نامه‌های قبلی از من درخواست کرده‌اید را بدون هیچ اشتباه یا کوتاهی برایتان فراهم کرده‌ام. یک شب زمانی که تو و خواهرت خواب بودید، از داخل دود‌کش شومینه وارد خانه شدم و آنها را در خانه گذاشتم. روی هردوی شما را هم بوسیدم. ولی یک یا دو چیزی که خواسته بودید را نتوانستم برایتان بیاورم چون بعضی چیزهایمان تمام شده است»

این کتاب از مارک تواین، داستان نامه‌ای است که بابانوئل برای دختر ۳ ساله تواین نوشته است.کتاب کریسمس

  1. کریسمس وقتی ما بزرگتر می‌شویم از چارلز دیکنز

«برای همه ما، یا اکثر ما زمانی بود که روز کریسمس را مانند یک روز جادویی، یک حلقه جادویی تصور می‌کردیم که همه چیز را برایمان دست یافتنی می‌کرد. همه شادمانی‌ها، مهرها، و همه امیدواری‌‌ها را برایمان به خانه و در کنار آتش شومینه می‌آورد.»

در این کتاب، چارلز دیکنز درباره چیزهایی صحبت می‌کند که با بزرگ شدنمان باید از کریسمس به یاد داشته باشیم و با خود به همراه بیاوریم.

Smiley face

  1. دختر کبریت فروش از هانس کریستین اندرسن

«کبریت با درخششی بیشتر از نور عصرگاهی روشن شد. مادربزرگش را هیچوقت به این زیبایی و درخشندگی ندیده بود. او دختر را در آغوش گرفت و باهم به سمت نور، جایی غوطه‌ور در شادی و درخشندگی، جایی بالاتر از سطح زمین پرواز کردند. جایی که دیگر نه سرما بود، نه گرسنگی و نه هیچ دردی زیرا آنها با خدا بودند»

کتاب تاثیرگذار دیگری از کریستین اندرسن با نام دختر کبریت فروش، داستان دختری فقیر را روایت می‌کند که در شب سرد کریسمس، در خیابان مانده و استرس فروش همه کبریت‌هایش را دارد. لباس‌‌های او برای آن شب سرد بسیار کم است و هیچکس هم علاقه‌مند به خرید کبریت‌هایش نیست. ولی او از برگشتن به خانه، بدون فروش کبریت‌هایش می‌ترسد. پس او در جایی در گوشه‌ای از خیابان پناه می‌گیرد، جایی که کم‌کم به رویایی درباره مادربزرگش فرو می‌رود.

Smiley face

  1. آدم برفی از ریموند بریجز

«آن زمستان را به خوبی یادم هست چون سنگین‌ترین برفی که در عمرم دیده بودم را با خودش آورده بود. کل شب به طور یکنواخت برف باریده بود و وقتی صبح بیدار شدم، همه‌جا در سکوت و درخشش برف فرو رفته بود. انگار که همه جهان در رویایی ثابت و تغییرناپذیر فرو رفته بود. روز جادویی بود … و در همان روز بود که من آدم برفی را ساختم»

این هم یکی از کتاب‌های بسیار پرطرفداری است که خیلی از بچه‌های جهان، موقع کریسمس آن را می‌خوانند. یک پسر بچه یک آدم برفی می‌سازد و به شکل جادویی، آن آدم برفی جان می‌گیرد. بعد آدم برفی پسر بچه را به سفری هیجان‌انگیز به قطب شمال می‌برد.

کتاب کریسمس

  1. معجزه خیابان سی و چهارم از ولنتاین دیویس

«سوزان، تو می‌دانی که خیال چیست؟ وقتی می‌توانی چیزهایی را ببینی که واقعا آنجا وجود ندارند. کریس لبخندی زد و گفت: نه واقعا این نیست. به نظر من خیال خودش جایی است، مانند یک کشور بسیار فوق‌العاده … تا حالا اسم ملت بریتانیا یا ملت فرانسه به گوشت خورده؟ سوزان سر تکان داد. کریس گفت: خوب خیال دقیقاً همان است. وقتی واردش می‌شوی تقریبا هرکاری که دلت بخواهد می‌توانی انجام بدی»

این کتاب کریسمس بسیار محبوب و پرفروش، خود اقتباسی از یک فیلم با همین نام است.

2 دیدگاه
  1. کتاب باز

    بسیار زیبا جذاب

    1. پریسا سالارکیا

      ممنون از لطف شما

ارسال یک نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.