وسایل شهربازی به زبان انگلیسی + ترجمه فارسی
اهمیت یادگیری اسامی وسایل شهربازی به انگلیسی
-
ارتباط مؤثر
-
تقویت زبانآموزی
-
ایمنی
-
تشویق به تعامل اجتماعی
-
آشنایی با فرهنگ
-
توسعه مهارتهای شناختی
-
تقویت اعتمادبهنفس
اسامی وسایل شهربازی به انگلیسی
|
ترجمه فارسی |
مثال |
ترجمه فارسی |
لغت انگلیسی |
|---|---|---|---|
| (سوار شدن بر چرخ و فلک در شب، منظرهای نفسگیر از کل شهربازی را به شما میدهد.) | Riding the Ferris Wheel at night gives you a breathtaking view of the entire amusement park. | چرخوفلک | Ferris Wheel |
| (کودکان برای سوار شدن بر روی چرخ و فلک اسبی رنگارنگ در شهربازی هیجانزده بودند.) | The children were excited to ride the colorful carousel at the amusement park. | وسیله گردان به شکل صندلیهای اسبی | Carousel (Merry-Go-Round) |
| (ترن هوایی آنقدر سریع و هیجانانگیز بود که تمام مدت فریاد زدم!) | The roller coaster was so fast and thrilling that I screamed the whole time! | ترن هوایی | Roller Coaster |
| (ما از خانه وحشت عبور کردیم و صداهای ترسناک باعث شد جیغ بزنم!) | We walked through the haunted house, and the scary sounds made me scream! | خانه وحشت | Haunted House |
| (ماشینهای برقی خیلی سرگرمکننده بودند! ما مدام به هم برخورد میکردیم و تمام مدت میخندیدیم.) | The bumper cars were so much fun! We kept crashing into each other and laughing the whole time. | ماشین بازی | Bumper Cars |
| برج سقوط هیجانانگیز است. | The Drop Tower is thrilling | سقوط آزاد | Drop Tower |
| الاکلنگ خراب است. | The seesaw is broken. | الاکلنگ | Seesaw |
| خانه سرگرمی پر از آینه بود. | The fun house was full of mirrors. | خانه سرگرمی | Fun house |
| تاب برای من خیلی بالا است. | The swing is too high for me. | تاب | Swing |
| اسپینر خیلی سریع چرخید. | The spinner spun really fast. | چرخونک | Spinner |
| دیوار سنگی چالشبرانگیز اما سرگرمکننده است. | The rock wall is challenging but fun. | دیواره صخره نوردی | Rock Wall |
| سرسره خیلی سریع است. | The slide is really fast. | سرسره | Slide |
| او بدون هیچ کمکی از میلههای میمون بالا رفت. | She climbed the monkey bars without any help | میله میمونی برای آویزان شدن | TrampolineMonkey Bars |
| چرخ و فلک اسبهای زیبایی دارد. | The carousel has beautiful horses. | چرخ و فلک اسبی | Carousel / Merry-go-round |
| ماشینهای کوبنده خیلی سرگرمکننده هستند! | The bumper cars are so much fun! | ماشین برقی | Bumper cars / Dodgems |
| در رودخانه چوبی خیس شدم. | I got soaked on the log flume. | سرسره آبی چوبی | Log flume |
| سواری پاندولی خیلی بلند تاب میخورد! | The pendulum ride swings so high! | تاب غولپیکر | Pendulum ride |
| سواری تاب خیلی سریع میرود! | The swing ride goes really fast! | تاب زنجیری | Swing ride / Chair-o-plane |
| سرسره آبی خیلی لیز است. | The water slide is so slippery. | سرسره آبی | Water slide |
| سواری قطار ما را از میان کوهها برد. | The train ride took us through the mountains. | قطار شهربازی | Train ride |
| زیپ لاین خیلی هیجانانگیز بود. | The zip line was so thrilling! | زیپلاین | Zip line |
اصطلاحات و عبارات مربوط به شهربازی در زبان انگلیسی
|
ترجمه فارسی |
مثال |
ترجمه فارسی |
لغت انگلیسی |
|---|---|---|---|
| ما بلیطهای خود را قبل از ورود به پارک تفریحی از باجه بلیط خریدیم. | We bought our tickets at the ticket booth before entering the amusement park | باجه خرید بلیت | Ticket Booth |
| ما تقریباً یک ساعت در صف ترن هوایی منتظر ماندیم. | We waited in line for the roller coaster for almost an hour | صف | Line (or Queue) |
| قیمت بلیط پارک تفریحی کاملاً معقول است. | The ticket price for the amusement park is quite reasonable | هزینه بلیت | Ticket Price |
| نمیتوانم صبر کنم تا سوار چرخ و فلک شوم! | I can’t wait to ride the Ferris wheel! | سوار شدن به وسیله | Ride |
| پس از سواری هیجانانگیز، باید از ترن هوایی پیاده میشدیم. | After the thrilling ride, we had to get off the roller coaster | پیاده شدن از وسیله | Get Off |
| هیجان برج سقوط باعث شد قلبم تند بزند. | The thrill of the drop tower made my heart race | هیجان | Thrill |
| نتواستم از فریاد زدن خودداری کنم وقتی که از سقوط تند پایین رفتیم. | I couldn’t help but scream when we went down the steep drop | فریاد زدن | Scream |
| بچهها از هیجان فریاد زدند وقتی سواری شروع شد. | The kids yelled with excitement as the ride started | جیغ کشیدن | Yell |
| ما در طول تجربه خانه سرگرمی خیلی خندیدیم. | We laughed so hard during the funhouse experience | خندیدن | Laugh |
| هر سواری در پارک تفریحی یک ماجراجویی جدید را ارائه میدهد. | Every ride at the amusement park offers a new adventure. | ماجراجویی | Adventure |
| برای ترن هوایی محدودیت قد وجود دارد. | There is a height restriction for the roller coaster. | محدودیت قد | Height restriction |
| برای زیپ لاین محدودیت وزن وجود دارد | There is a weight limit for the zip line. | محدودیت وزن | Weight limit |
| کمربند ایمنی من را در طول سواری ایمن نگه داشت. | The safety harness kept me secure during the ride. | کمربند ایمنی | Safety harness |
| کمربند ایمنی برای من خیلی تنگ بود. | The seatbelt was too tight for me. | کمربند ایمنی | Seatbelt |
| درهای خروج اضطراری با یک تابلو به وضوح علامتگذاری شده بود. | The emergency exit was clearly marked with a sign. | خروج اضطراری | Emergency exit |
| اپراتور ما را در طول سواری راهنمایی کرد. | The operator guided us through the ride. | اپراتور (مسئول وسایل بازی) | Operator |
| ما مجبور شدیم 30 دقیقه در صف انتظار بیاستیم. | We had to wait in the queue line for 30 minutes. | صف انتظار | Queue line |
| ما از فست پس استفاده کردیم تا از صف طولانی بگذریم. | We used the fast pass to skip the long line. | بلیط عبور سریع | Fast pass / Express ticket |
| متصدی سواری به من کمک کرد کمربند ایمنیام را ببندم. | The ride attendant helped me fasten my seatbelt. | مسئول سوار شدن افراد روی وسایل | Ride attendant |
| تمام روز را در پارک تفریحی گذراندیم. | We spent the whole day at the theme park | پارک تفریحی (با موضوع خاص مانند دیزنیلند) | Theme park |
| سواری هیجانانگیز قلبم را به تپش انداخت. | The thrill ride made my heart race. | وسایل هیجانانگیز | Thrill ride |
| ما از تمام جاذبههای پارک تفریحی بازدید کردیم. | We visited all the attractions in the theme park. | جاذبه گردشگری یا وسیله سرگرمی | Attraction |
| من پاپکورن از غرفه فروش خریداری کردم. | I bought popcorn at the concession stand. | غرفه فروش خوراکی | Concession stand |
اسامی مربوط به سیرک به انگلیسی
|
ترجمه فارسی |
مثال |
ترجمه فارسی |
لغت انگلیسی |
|---|---|---|---|
| دلقک یک بینی قرمز بزرگ داشت. | The clown wore a big red nose. | دلقک | Clown |
| آکروبات حرکات شگفتانگیزی انجام داد. | The acrobat performed amazing flips. | آکروبات | Acrobat |
| مدیر دایره هر نمایش را در سیرک معرفی کرد. | The ringmaster introduced each act at the circus. | مدیر حلقه | Ringmaster |
| دلقک توپها را با مهارتش تماشاگران را شگفتزده کرد. | The juggler amazed the crowd with his skill. | شعبدهباز | Juggler |
| هنرمند بندباز به طور زیبا و با تعادل بالا از روی طناب حرکت کرد. | The tightrope walker balanced gracefully high above the ground. | راهرفتن بر روی طناب | Tightrope Walker |
| مدرس حیوانات به شیر آموزش داد تا ترفندهایی انجام دهد. | The animal trainer taught the lion to perform tricks. | مربی حیوانات | Animal Trainer |
| آتشنفس تماشاگران را با اجرای جسورانهاش شگفتزده کرد. | The fire breather stunned the audience with his daring performance. | آتشنفس | Fire Breathe |
| مرد قوی وزنههای سنگین را با راحتی بلند کرد | The strongman lifted heavy weights with ease. | مرد قوی | Strongman |
| هنرمند ترپزی با چابکی شگفتانگیز در هوا پرواز کرد. | The trapeze artist flew through the air with incredible agility. | هنرمند تردستی | Trapeze Artist |
| جادوگر همه را با ترفند ناپدید شدنش شگفتزده کرد. | The magician amazed everyone with his disappearing trick. | شعبدهباز | Magician |
نمونه مکالمه زبان انگلیسی در شهربازی
A: Hey! What ride do you want to go on first?
(هی! اول میخوای کدوم وسیله رو امتحان کنی؟)
B: Let’s try the roller coaster! I heard it’s super fast.
(.بیا ترن هوایی رو امتحان کنیم! شنیدم خیلی سریعه)
A: Sounds exciting! But do we need a fast pass?
(هیجانانگیزه! ولی بلیت عبور سریع لازم داریم؟)
B: No, but we have to wait in line for about 30 minutes.
(.نه، ولی باید حدود ۳۰ دقیقه توی صف بایستیم)
A: That’s fine. Let’s grab some popcorn while we wait.
(.اشکالی نداره. بیا تا منتظریم یه پاپ کورن بگیریم)