رایج ترین جوک های انگلیسی به همراه ترجمه فارسی آن ها
در دنیای امروز، زبان انگلیسی نهتنها وسیلهای برای ارتباطات بینالمللی است، بلکه بهعنوان یک منبع بیپایان از سرگرمی و طنز نیز شناخته میشود. جوکهای انگلیسی با خلاقیت و بازیهای زبانی، میتوانند لحظات شادی را برای ما به ارمغان آورند و حتی به یادگیری زبان کمک کنند. با شنیدن یا خواندن این جوکها، نهتنها میتوانیم به دنیای زبان و فرهنگهای مختلف سفر کنیم، بلکه میآموزیم چگونه با استفاده از زبان، خنده و شادی را در زندگیمان وارد کنیم. در این مقاله، به بررسی برخی از بامزهترین و معروفترین جوکهای انگلیسی خواهیم پرداخت که هرکدام داستانی جالب و لحظاتی شاد را در خود نهفته دارند.
اهمیت فهمیدن جوکهای انگلیسی
یادگیری زبان انگلیسی بهعنوان یکی از زبانهای بینالمللی، علاوه بر مهارتهای گرامری و واژگان، شامل درک فرهنگ و طنز این زبان نیز میشود. جوکهای انگلیسی بهعنوان یک ابزار مهم در یادگیری زبان، نقش بسزایی دارند. فهمیدن جوکهای انگلیسی نهتنها به شما کمک میکند تا مهارتهای شنیداری و گفتاری خود را تقویت کنید، بلکه به شما این امکان را میدهد که با فرهنگ و آدابورسوم جوامع مختلف آشنا شوید.
اولین مزیت یادگیری جوکهای انگلیسی، افزایش دایره واژگان و فهم زبان است. این جوکها معمولاً شامل بازیهای زبانی و اصطلاحات خاصی هستند که به یادگیری شما عمق میبخشند. همچنین، فهمیدن طنز و شوخیها میتواند به شما کمک کند تا با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید و در مکالمات اجتماعی شرکت کنید.
دومین نکته مهم، تقویت روحیه و ایجاد ارتباطات مثبت است. خنده یکی از بهترین راهها برای کاهش استرس و ایجاد روابط دوستانه است. با فهمیدن جوکهای انگلیسی، میتوانید در جمعهای دوستانه یا حرفهای بهراحتی شرکت کنید و جو را شادابتر کنید.
در نهایت، یادگیری و خواندن جوکهای انگلیسی به شما این امکان را میدهد که بهطور غیرمستقیم با فرهنگهای مختلف آشنا شوید. طنز هر فرهنگ نشاندهنده ارزشها، باورها و تجربیات آن جامعه است. بنابراین، با درک جوکهای انگلیسی، به درک عمیقتری از فرهنگهای مختلف دست پیدا میکنید و میتوانید در تعاملات بینفرهنگی موفقتر عمل کنید.
بهطور خلاصه، فهمیدن جوکهای انگلیسی نهتنها به یادگیری زبان کمک میکند، بلکه باعث تقویت روابط اجتماعی و افزایش آگاهی فرهنگی میشود. این امر میتواند شما را به فردی با اعتمادبهنفس و خوشمشرب تبدیل کند.

راههای فهمیدن جوکهای انگلیسی
فهمیدن جوکهای انگلیسی میتواند چالشبرانگیز باشد، بهویژه اگر زبانآموز هستید یا با فرهنگهای مختلف آشنا نیستید. اما با توجه به اهمیت طنز در ارتباطات اجتماعی و نقش آن در یادگیری زبان، درک جوکها میتواند تجربهای لذتبخش و آموزنده باشد. برای اینکه بتوانید جوکهای انگلیسی را بهتر متوجه شوید، نیاز به چند راهکار و تکنیک دارید که به شما کمک میکنند تا نهتنها جوکها را بفهمید، بلکه از آنها لذت ببرید. در ادامه به بررسی این راهکارها میپردازیم:
در ادامه راهکارها برای فهمیدن جوکهای انگلیسی ارائه شده است:
- آشنایی با اصطلاحات و عبارات رایج: بسیاری از جوکها شامل اصطلاحات خاص و عبارات رایج هستند. با یادگیری این اصطلاحات، میتوانید بهراحتی بفهمید جوک به چه چیزی اشاره دارد.
- توجه به بازیهای زبانی: جوکهای انگلیسی معمولاً شامل بازیهای کلامی هستند. آگاهی از معانی مختلف یک کلمه یا عبارات مشابه (homophones) میتواند به شما کمک کند تا جوک را درک کنید.
- مطالعه فرهنگعامه: بسیاری از جوکها به فرهنگ و رویدادهای اجتماعی مرتبط هستند. با مطالعه درباره فرهنگ انگلیسیزبانان و آشنایی با موضوعات اجتماعی، میتوانید زمینهی جوکها را بهتر درک کنید.
- گوش دادن به کمدیهای انگلیسی: تماشای کمدیهای تلویزیونی یا استندآپ کمدیها میتواند به شما کمک کند تا با لحن و نحوه بیان جوکها آشنا شوید و فهم بهتری از آنها پیدا کنید.
- تمرین با دوستان: با دوستانی که به زبان انگلیسی صحبت میکنند، تمرین کنید. به اشتراکگذاری جوکها و خنده با یکدیگر میتواند به شما در یادگیری کمک کند.
- خواندن جوکها بهصورت مکرر: با خواندن مکرر جوکها و تمرکز بر روی ساختار و معنای آنها، میتوانید به تدریج درک بهتری از آنها پیدا کنید.
- استفاده از منابع آنلاین: وبسایتها و اپلیکیشنهای آموزشی که به زبانآموزان کمک میکنند، میتوانند شامل بخشهایی برای جوکها باشند. استفاده از این منابع میتواند به شما در یادگیری کمک کند.
با رعایت این نکات و تمرین مداوم، میتوانید بهتدریج توانایی خود را در فهم و لذت بردن از جوکهای انگلیسی افزایش دهید و این تجربه را به بخشی جذاب از یادگیری زبان تبدیل کنید.
انواع جوکهای انگلیسی
جوکهای انگلیسی در دستههای مختلفی تقسیمبندی میشوند که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. در اینجا به برخی از انواع رایج جوکهای انگلیسی اشاره شده است:
- جوکهای کوتاه (One-liners)
این جوکها معمولاً در یک یا دو جمله بیان میشوند و بهسرعت خنده را به همراه دارند.
مثال:
“I told my computer I needed a break, and now it won’t stop sending me beach wallpapers!”
- جوکهای داستانی (Anecdotal jokes)
این نوع جوکها معمولاً شامل یک داستان کوتاه با یک پایان خندهدار هستند.
مثال:
“So, I was at the bank the other day, and they asked me to withdraw a little cash… I said, ‘Sure, but only if it’s not too heavy!’”
- جوکهای کلامی (Puns)
این جوکها بر پایه بازیهای زبانی و اصطلاحات ساخته میشوند.
مثال:
“I used to be a baker, but I couldn’t make enough dough.”
- جوکهای Knock Knock
این نوع جوکها با دقدق و یک مکالمه ساده شروع میشوند و معمولاً شامل بازیهای زبانی هستند.
مثال:
“Knock, knock. Who’s there? Boo. Boo who? Don’t cry, it’s just a joke!”
- جوکهای سیاسی و اجتماعی
این جوکها به موضوعات اجتماعی و سیاسی میپردازند و معمولاً با نقد و طنز همراه هستند.
مثال:
“Why don’t politicians play hide and seek? Because good luck hiding when everyone is seeking the truth!”
چطور به جوکهای انگلیسی دسترسی پیدا کنیم؟
پیشتر در رابطه با اهمیت فهمیدن جوکهای انگلیسی و انواع این جوکها صحبت شد. اما سؤال این است که چطور به جوکهای انگلیسی دسترسی پیدا کنیم؟ در پاسخ به این پرسش اینطور باید گفت که برای دسترسی به جوکهای انگلیسی و خواندن آنها، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
- کتابهای طنز: کتابهای زیادی در زمینه طنز و جوکهای انگلیسی وجود دارد که میتوانید آنها را خریداری یا از کتابخانهها امانت بگیرید.
- وبسایتهای طنز: وبسایتهایی مانند Reader’s Digest، Laugh Factory و حتی Reddit بخشهای مخصوصی برای جوکها دارند که میتوانید از آنها استفاده کنید.
- شبکههای اجتماعی: پیجها و گروههای طنز در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و فیسبوک بهطور مرتب جوکهای جدیدی را به اشتراک میگذارند.
- پادکستها و ویدیوها: بسیاری از کمدینها و برنامههای کمدی پادکست یا ویدیوهایی منتشر میکنند که شامل جوکها و داستانهای طنزآمیز هستند.
- اپلیکیشنهای موبایل: اپلیکیشنهای مختلفی وجود دارند که بهطور خاص به جوکها و طنز اختصاص دارند و میتوانید آنها را دانلود کنید و بهراحتی جوکهای جدید را پیدا کنید.
با استفاده از این منابع، میتوانید به دنیای جذاب و شاداب جوکهای انگلیسی دسترسی پیدا کنید و لحظات خوشی را تجربه کنید!

چند جوک انگلیسی
طنز و شوخی جزء لاینفک زندگی روزمره ما هستند و جوکها بهعنوان یکی از محبوبترین اشکال بیان طنز، نقش مهمی در برقراری ارتباط و ایجاد لحظات شاد و مفرح ایفا میکنند. در میان انواع مختلف جوکها، برخی جوکهای انگلیسی با ساختار ساده و جذاب خود، طرفداران زیادی دارند. این نوع جوکها نهتنها به دلیل بازیهای کلامی و خلاقیتهای زبانیشان موردتوجه هستند، بلکه بهراحتی میتوانند در مکالمات روزمره و جمعهای دوستانه به کار روند.
Why don’t scientists trust atoms? Because they make up everything!
چرا دانشمندان به اتمها اعتماد ندارند؟ چون همهچیز را میسازند!
بازی با کلمات: “make up” به معنی “ساختن” و همچنین “دروغ گفتن” است.
یعنی اتمها درباره همهچیز دروغ میگویند. پس قابل اعتماد نیستند.
Why did the scarecrow win an award? Because he was outstanding in his field!
چرا مترسک جایزه برد؟ چون در زمینه خودش عالی بود!
بازی با کلمات: “outstanding” به معنی “عالی” و همچنین “در مزرعه ایستاده” است. Field نیز به معنای زمین کشاورزی و رشته و زمینه است.
یعنی مترسک عالی توی زمین زراعی خودش ایستاد. در صورتی که “outstanding” به معنای ایستادن نیست.
What do you call fake spaghetti? An impasta!
به پاستا تقلبی چه میگویید؟ یک “ایمپاستا”!
بازی با کلمات “impasta” به نظر شبیه “imposter” به معنی “تقلبی” است.
یک “pasta” اگر تقلبی باشه، میایم از تلفیق کلمهی “imposter” و “pasta” استفاده میکنیم و “impasta” میسازیم.
Why don’t skeletons fight each other? They don’t have the guts!
چرا اسکلتها با هم نمیجنگند؟ چون جراتش را ندارند!
کلمهی “guts” به معنی “جرات” و همچنین “روده” است.
وقتی کسی جرات داره، بهش میگوییم “you have the gusts”، یعنی تو دل و (روده) جرعت انجام این کار رو داری. در صورتی که اسکلتها اصلا دل و رودهای ندارن که بخوان جرعت داشته باشن.
I would tell you a joke about pizza, but it’s a little cheesy.
به شما یک جوک درباره پیتزا میگویم، اما کمی بیمزه است.
بازی با کلمات: “cheesy” به معنی “بیمزه” و همچنین بهنوعی به پنیر پیتزا اشاره دارد.
کلمهی “cheese” به معنای پنیر، اینجا اومده به کلمهی “cheesy” ارتباط داده شده که به پیتزا بخورد.
What do you call a bear with no teeth? A gummy bear!
معنی: به خرسی که دندان ندارد چه میگویید؟ یک پاستیل خرسی!
کلمهی “gummy bear” همان پاستیل خرسی در فارسی است. و خب “gum” معنی لثه هم میدهد. حالا خرسی که دندان ندارد و فقط لثه دارد، میشود، “gummy bear”.
Did you hear about the claustrophobic astronaut? He just needed a little space.
آیا درباره فضانورد کلاستروفوبیک شنیدهاید؟ او فقط به کمی فضا نیاز داشت.
بازی با کلمات: “space” به معنی “فضا” و همچنین ” claustrophobic” به معنای “فوبیا داشتن از فضاهای بسته” است. فضانوردی که از فضاهای بسته فوبیا داره، نیاز داره که فضا (مکان) بزرگتری داشته باشه، اما خب در این جوک آمده فضا به معنای (فضای خارج از زمین) را در نظر گرقته است.
Why did the bicycle fall over? Because it was two-tired!
چرا دوچرخه افتاد؟ چون خیلی خسته بود!
بازی با کلمات: “two-tired” به معنی “دو چرخ” و همچنین “خسته” است. “tire” هم معنای خسته شدن و هم معنای چرخ وسایل است. حالا اگر “two-tired” را بخوانیم با عبارت “too tired” هم آواست. پس میشود گفت که دوچرخه برای این به زمین افتاد که خیلی خسته بود.
What do you call a fish wearing a bowtie? Sofishticated!
به ماهی که پاپیون زده چه میگویید؟ “سوفیشتیکیتد”!
بازی با کلمات: “sophisticated” به معنی “با کمالات” و بهنوعی به “fish” اشاره دارد. یعنی ماهیای که بسیار با کمالات است و پاپیون زده.
I’m reading a book on anti-gravity.
It’s impossible to put down!
دارم کتابی درباره ضد جاذبه میخوانم.
پایین گذاشتنش غیرممکن است! (کنایه به محتوای کتاب و وجود قانون جاذبه)
یعنی چون دارم کتابی در مورد چیزی که ضد جاذبهی زمین است میخوانم، پس همه چیز معلق میماند و من نمیتوانم کتاب را بگذارم زمین. (از جذابیت زیاد محتوا)
What do you call cheese that isn’t yours?
Nacho cheese!
به پنیر که مال تو نیست چه میگویند؟
پنیر نچو! (بازی با کلمات: “nacho” به معنای “مال تو نیست.) “Nacho” مخفف همان “not your” است. وقتی میگوییم “Nacho cheese” یعنی، “it’s not our cheese.” یعنی این پنیر مال تو نیست.
What did one wall say to the other wall?
I’ll meet you at the corner!
یک دیواربهدیوار دیگر چه گفت؟
من در گوشه ملاقات میکنم! (at the corner اشاره به اتفاق قریبالوقوع دارد و منظور جمله میتواند این نیز باشد که بهزودی میبینمت)
Why did the computer go to the doctor?
Because it had a virus!
چرا کامپیوتر به دکتر رفت؟
چون ویروس داشت!
ویروس به معنای ویروس کامپیوتری که با ویریوسی که انسان هم درگیر میکند یک کلمه است.
Why did the tomato turn red?
Because it saw the salad dressing!
چرا گوجهفرنگی قرمز شد؟ (یعنی چرا گوجه فرنگی عصبی شد؟)
چون سس سالاد را دید! (چون لباس سالاد رو دید)
What do you call a dinosaur with an extensive vocabulary?
A thesaurus!
اسم یک دایناسور با دایره لغات وسیع چیه؟
یک دایرهالمعارف! (مشابهت نام این دایره المعارف به اسامی دایناسورها)
What did the fish say when it hit the wall?
Dam!
ماهی وقتی به دیوار برخورد کرد چه گفت؟
سد! (مشابه کلمه Damn!)
یعنی اون دیواری که ماهی بهش برخورد کرده سد بوده که موقع تلفظ با تلفظ کلمهی “damn” یعنی لعنتی یکیه!
Why did the math book look sad?
Because it had too many problems!
چرا کتاب ریاضی غمگین به نظر میرسید؟
چون مشکلات زیادی داشت! (problem هم به معنی مشکل و هم به معنی مسئله ریاضی است.)
Why did the cookie go to the doctor?
Because it felt crummy!
چرا بیسکویت به دکتر رفت؟
چون احساس بدی داشت! (crummy به معنای ترد و شکننده بودن هم هست.)
همچنین وقتی کسی حال خوشی نداره بهش میگن crummy!
What do you call a sleeping bull?
A bulldozer!
اسم یک گاو خوابیده چیه؟
یک بولدوزر! (این کلمه برای فردی که در حال چرت زدن هست نیز بهکاربرده میشود.)
چون doze فعلیه که معنی چرت زدن میده. پس هم bull یعنی گاو نر بزرگ، هم dozer به کسی میگن که درحال چرت زدنه.
Why did the stadium get hot after the game?
Because all the fans left!
چرا استادیوم بعد از بازی گرم شد؟
چون همه طرفداران رفتند! (fan به معنای پنکه هم هست.)
What do you call a pile of cats?
A meowtain!
اسم یک توده گربه چیه؟
یک کوه گربه! (ادای کلمه mountain به معنای کوه به زبان گربهها) چون گربهها به همه چیز میگن meow و در زبان انگلیسی این خیلی رایجه که هر کلمهای رو بهزبان گربهها برگردونند
What do you call a fish that practices medicine?
A sturgeon!
اسم یک ماهی که پزشکی میکند چیه؟
یک نوع ماهی به نام sturgeon! (مشابهت این کلمه با surgeon به معنای جراح)
What did the ocean say to the beach?
Nothing, it just waved!
اقیانوس به ساحل چی گفت؟
هیچی، فقط دست تکان داد. (کلمه wave که هم به معنی موج است و هم دست تکان دادن)
چند جوک انگلیسی knock knock
نوعی از جوکهای انگلیسی نیز وجود دارند که بهصورت دیالوگ گفته میشوند. این دسته از جوکهای انگلیسی با knock knock شروع میشوند و با همین اسم نیز شناخته میشوند. در این نوع جوکها، فرد اول به اصطلاح در میزند (knock nock) و نفر دوم سوال میکند که چه کسی پشت در است. درادامه، فرد اول خودش را معرفی میکند و نفر دوم میپرسد که این فرد چه کسی است. این روند به صورتی پیش میرود که با پرسیدن فرد دوم درباره هویت فرد اول، یکسری مشابهتهای آوایی یا معنایی پیش میآید که در آخر فرد اول با پاسخ دادن به آنها جوک را ایجاد میکند.

در ادامه چند جوک انگلیسی knock knock بهعنوان نمونه، ارائه شدهاند:
Knock, knock.
Who’s there?
Cow says.
Cow says who?
No silly, cow says moooo!
تق تق.
کیه؟
گاو میگه.
گاو میگه کی؟ (اون فرد فکر میکنه طرف داره اسم و فامیل خودش رو میگه cowاسم کوچک و says اسم بزرگ)
نه احمق، گاو میگه مووو!
Knock, knock.
Who’s there?
Olive.
Olive who?
Olive you and I miss you!
تق تق.
کیه؟
زیتون.
زیتون کیه؟
زیتون تو رو دوست دارم و دلم برات تنگ شده! (شباهت olive یا I love you وقتی که میخوایم خیلی سریعجملهی I love you رو بیان کنیم.)
Knock, knock.
Who’s there?
Atch.
Atch who?
Bless you!
تق تق.
کیه؟
اتچ.
اتچ کیه؟ (اچوووو ، صدای عطسه)
عافیت باشی!
Knock, knock.
Who’s there?
Tank.
Tank who?
You’re welcome!
تق تق.
کیه؟
تانک.
تانک کیه؟ (تنک هو : مشتبهت به تنک یو thank you)
خواهش میکنم! بازی با کلمات: “tank” به معنای “تانک” و “thank” به معنای “تشکر” است.
Knock, knock.
Who’s there?
Boo.
Boo who?
Don’t cry, it’s just a joke!
تق تق.
کیه؟
بُو.
بُو کیه؟ (بو هو، یعنی چه خبرته! Boohoo)
گریه نکن، فقط یک جوکه! (برای همین این فرد میخواد با پاسخ به این واکنش از خودش دفاع کنه)
Knock, knock.
Who’s there?
Harry.
Harry who?
Harry up and answer the door!
تق تق.
کیه؟
هری.
هری کیه؟ (هری یو)
زود باش و در رو باز کن! (تشابه harry با hurry up به معنای عجله کردن)
Knock, knock.
Who’s there?
Orange.
Orange who?
Orange you going to let me in?
تق تق.
کیه؟
پرتقال.
پرتقال کیه؟ ( وقتی میخوایم عبارت orange who را بیان کنیم، به aren’t you یا همان arenchu تبدیل میشود.
اجازه میدی بیام تو؟ (بازی با کلمات: “Aren’t you” به “orange” تبدیل شده است.)
Knock, knock.
Who’s there?
Lettuce.
Lettuce who?
Lettuce in, it’s freezing out here!
تقتق.
کیه؟
کاهو.
کاهو کیه؟ (lettuce درتلفظ تندشدهی let us تلقی شده اینجا)
بذارید بیام داخل، اینجا خیلی سرده (تشابه lettuce in یا عبارت let us in)
در مجموع، این جوکهای Knock Knock با ساختار ساده و بازیهای کلامی میتوانند لحظات شاد و خندهداری را برای شما به ارمغان بیاورند! اما همواره نکته مهم در این رابطه این است که شما برای فهمیدن بهتر جوکها و شوخیهای انگلیسی بهتر است با فرهنگ افراد انگلیسیزبان آشنا شوید.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی جوکهای انگلیسی پرداخته شده است. همانطورکه در این مقاله نیز بهطور کامل اشاره شد، افراد برای بهتر فهمیدن این جوکها باید از روشهای مختلفی اعم از ارتباط با انگلیسیزبانان و افراد بومی زبان، مطالعه کتابها و جوکهای موجود در فضای مجازی، استفاده کنند. به این دلیل که متوجه نشدن این جوکها در نهایت منجر به عدم برقراری ارتباط خواهد شد. در این مقاله همچنین، چند نمونه جوک انگلیسی نیز بهطور کامل ارائه شده و توضیح داده شده است.
