۹ دلیل برای چرایی و اهداف یادگیری زبان دوم
“من خیلی دوست دارم یه زبان دیگه یاد بگیرم اما…” چرا یادگیری زبان دوم مهم و مطرح است؟ اهداف یادگیری زبان چیست؟
در طول سالها، تعداد دلایلی که برای یاد نگرفتن زبان شنیدم، بیشتر از چیزی بوده که فکر میکردم. قبل از اینکه زبان انگلیسی رو یاد بگیرم حتی خود من هم بهانههایی برای یاد نگرفتن زبان انگلیسی پیدا میکردم.
اما هنوز هم هیچکدام از این بهانهها و دلایل به قدر کافی خوب نیست که یک زبان دیگر رو یاد نگیرم. از دلایل خوب برای یاد گرفتن یک زبان جدید چیه؟
من حداقل میتونم صدها دلیل بهتون بگم و هر روز هم چیزهای جدید میشنوم، هر زبانآموزی که تا امروز باهاش آشنا شدم دلیل خودش رو برای یادگیری زبان دوم داره ولی خب چرا باید یه زبانی غیر از زبان مادریمون رو یاد بگیریم؟ من خیلی راجع بهش فکر کردم و چند تا از مهمترین دلایلی که به ذهنم رسید رو اینجا براتون آوردم.
۱- ایجاد فرصتهای شغلی جدید
یادگیری زبان دوم، میتواند فرصتهای شغلی جدیدی برای شما ایجاد کند. من فقط در مورد فریلنسرینگ صحبت نمیکنم، اگرچه اینها ایدههای عالی هستند که شخصاً از آنها استفاده کردهام. روشهای زیادی وجود دارد که صحبت کردن به دو یا چند زبان می تواند چشم انداز شغلی شما را بهبود ببخشد. جهان به سرعت در حال تغییر است. بیش از هر زمان دیگری شرکتها مشغول تجارت در چندین کشور در سراسر جهان هستند، اما آنها بدون استخدام افرادی با ذهنیت جهانی که حداقل میتوانند به یک زبان خارجی صحبت کنند، نمیتوانند این کار را انجام دهند. آیا تا به حال تصمیم داشتید مثل افرادی که در فرودگاه میبینید، تمام مدت در حال سفر به کشورهای خارجی ” برای تجارت” باشید؟
حتی در شرکتهای کوچک و محلی نیز احتمال این وجود دارد که توانایی صحبت به زبان دوم شما را از متقاضیان دیگر متمایز کند.
۲- فعالیت مغزتون رو تقویت کنید
صحبت کردن به زبان دوم میتواند سلامت شما را حفظ کند! مطالعات گسترده نشان داده که مزایای یادگیری زبان دیگر، (فارغ از سن شما)، بسیار است. بهبود حافظه، تقویت توانایی، توجه بیشتر و کاهش خطرافت قوهی شناختی مرتبط با افزایش سن، تنها معدودی از اثرات مثبت شناخته شده صحبت کردن به دو یا چند زبان است.
۳- ایجاد روابط عمیق و دوستی بین فرهنگی
مطمئنم که حداقل یک بار در زندگی، در هنگام روبرو شدن با کسی با فرهنگ متفاوت احساس پشیمانی کردهاید، چرا که توانایی صحبت با این فرد رو نداشتید. آیا این موقعیت برای شما اتفاق افتاده است؟ شما در هنگام تعطیلات در حال بازدید از شهر مورد علاقهتان هستید، اما نمیتوانید با هیچکس صحبت کنید چرا که همه بهجز زبان مادریشان تنها به انگلیسی صحبت میکنند.
گاهی اوقات میخواهید چیزی بخرید یا آدرسی بپرسید یا سوالی در مورد شهر یا ساختمانها دارید اما از برقراری ارتباط ناتوانید.
در بهترین حالت همراهی دارید که به زبان شما و انگلیسی مسلط است و تمام مدت مجبورید که همراه هم باشید.
همراهتان به سرعت با همه صحبت میکند، همه پاسخ سوالهایش را میدهند و گاه به گاه به موضوع خندهداری میخندند. اما شما فقط گوشهای ایستادهاید و گیج هستید که موضوع چیست.
شما یک تجربه فرهنگی فوقالعاده را از دست دادهاید، زیرا نمیتوانید به بحث با آنها بپیوندید.
یا مثلا، شما در کشور دیگری شروع به زندگی میکنید و آنجا دوستی پیدا میکنید که از ارتباطتان بسیار لذت میبرید، اما فقط به زبان مادریتان با او صحبت میکنید.
شما با این شخص در ارتباط هستید و فکر میکنید او یک دوست عالی است. سپس او یک روز راجع به گروهی دیگر از دوستان صحبت میکند، میگوید که همیشه با آنها ملاقات میکند.
اما شما به دلیل ضعف زبانیتان هرگز دعوت نشدهاید، زیرا ممکن است متوجه صحبتهای آنها نشوید.
مشخص است که نمیتوانید تمام زبانهای دنیا را یاد بگیرید و از طرفی همه مردم دنیا هم انگلیسی صحبت نمیکنند.
اما هرجای دنیا که بروید مطمئن باشید کسی را پیدا خواهید کرد که بتوانید به انگلیسی با او ارتباط برقرار کنید. زبان انگلیسی پلی بینالمللی میان زبانها و فرهنگهای دنیاست.
۴- از دیدگاه یک خارجی به فرهنگ خودتان نگاه کنید و دیدتان را نسبت به فرهنگهای دیگر باز کنید.
تلاش برای درک فرهنگ خود از درونِ آن، مانند تلاش برای فهمیدن اتوبوس در حالی است که فقط اتوبوس سوار شده باشید. شما نمیتوانید چرخهای اتوبوس، رنگ بیرونی یا موتور محرک آن را ببینید.
تصور بهتری میخواهید؟ شما باید از این اتوبوس پیاده شوید و از بیرون آن را بررسی کنید.
من به شدت معتقدم که زبان و فرهنگ ارتباط تنگاتنگی دارند. یادگیری زبان دوم را هدف قرار داده و به فرهنگ دیگری بینش پیدا کنید.
شما باید “سوار اتوبوس دیگری شوید” و نه تنها داخل آن میبینید، بلکه برای اولین بار منظرهای واضح از اتوبوس خودتان به دست میآورید.
بسیاری از مردم به زندگی خود میپردازند و هرگز در مورد “حقایق” جهانی که در فرهنگ خودشان وجود دارد را زیر سؤال نمیبرند. اما از این محدوده باریک پا بیرون بگذارید و شگفتیهای فرهنگهای مختلف را ببینید .
۵- در مناطق گردشگری باهوش باشید.
همیشه این خطر وجود دارد که توریستها را هدف قرار دهند، یا اینکه توسط فروشندگان سرشان کلاه گذاشته شود، این میتواند تجربه شما را در مکانی که مردم در واقع گرم و واقعی هستند خراب کند.
“توریست آشکار” هرکسی است که نمیتواند (انگلیسی یا زبان محلی) صحبت کند.
اما وقتی از زبان (انگلیسی یا محلی) استفاده میکنید همه چیز تغییر میکند.
در طی دوازده سال سفر به اقصی نقاط دنیا، من با استفاده از انگلیسی به بهترین شکل ممکن توانستم از خطر کلاهبرداران در امان بمانم.
۶- بر ترس خود از ندانستن غلبه کنید.
اگر در سفرتان به سمت یک فرد خارجی میروید تا در مورد چیزی مانند آدرس درخواست کمک کنید، و برای یافتن کلمات انگلیسی مناسب تلاش میکنید و اشتباهات زیادی مرتکب می شوید، به شما تبریک میگویم. اینجا می توانید به اهمیت و اهداف یادگیری زبان پی ببرید.
شما شخصی هستید که بر ترس خود از اشتباه کردن در مقابل دیگران غلبه کردهاید، و توانستهاید ارتباط برقرار کنید و به آنچه نیاز دارد کمک برای پیشرفت بیشتر است.
اگر تصمیم به یادگیری زبان دوم گرفتید، نه تنها قادر خواهید بود که بهطور موثر ارتباط برقرار کنید بلکه اعتماد به نفس شما افزایش چشمگیری خواهد داشت، و شما هرگز از یادگیری چیزهای جدید ناامید نمیشوید.
آیا تا به حال خواستید رقص را امتحان کنید؟ نوشتن رمان؟ سخنران شدن؟ چه بسیار عالی خواهد بود که محدودیتهای خود را ریخته و فقط به دنبال رویاها باشید! زبان می تواند گام اولی در گسترش مهارتهایتان باشد.
۷- با یادگیری زبان دوم منطق درونتان را رشد دهید.
این ممکن است شگفتآور به نظر برسد، اما مطالعات نشان دادهاند که وقتی شما به زبان دومتان تصمیم میگیرید، به احتمال زیاد منطقیتر فکر میکنید و از پایهگذاری تصمیم خود بر روی احساسات خودداری میکنید.
هیچ راه گریزی وجود ندارد، انسانها موجوداتی عاطفی هستند. همه در تصمیمگیری گاهی بیش از حد عجولانه و بیش از حد احساسی عمل میکنند.
اما اگر یاد بگیرید که با یک زبان دیگر صحبت کنید، یاد خواهید گرفت که به آن زبان فکر کنید و وقتی در مورد تصمیمات خود به یک زبان خارجی فکر میکنید، آن تعصب عاطفی معمولاَ از بین میرود و در نهایت نتیجه منطقیتری را انتخاب میکنید.
۸- از کارهای هنری به زبان اصلیشان لذت ببرید.
جهان مملو از آثار خلاقانه انگلیسی است. آیا آرزو نمیکنید که بخواهید به جای تکیه بر زیرنویسهای بد یا دوبلههای فارسی، که بسیاری از جذابیتهای اصلی محتوا را از بین میبرند، از آنها به زبان اصلی خود لذت ببرید؟
ممکن است ترجمههای این محتواها را پیدا کنید، اما تعجب خواهید کرد که چه مقدار زیادی از اصالت آنها در ترجمه از بین میرود یا گم میشود.
اگر طرفدار هر نوع رسانه انگلیسی هستید، این دلیل عالی برای شروع یادگیری این زبان جدید است.
شما در حال حاضر یک هدف بسیار واضح دارید، بنابراین میدانید که چه نوع لغات انگلیسی برای یادگیری مفیدترین است و میتوانید با پیشرفت در زبان جدید خود از این مطالب به عنوان کمک برای مطالعه استفاده کنید.
۹- کشف کنید که واقعا میتوانید.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم، تقریباً بهانههایی را که مردم به دلیل عدم یادگیری زبان دوم ارائه میدهند، شنیدهام. سن بالا، زمان ناکافی، نداشتن استعداد. هیچکدام از آنها پایهی درستی ندارند.
هر شکی هم که دارید، واقعاً میتوانید یک زبان دیگر یاد بگیرید! شما حتی میتوانید از همین امروز کلاسها را ثبتنام کنید.
باورهای غلط در یادگیری زبان دوم
یادگیری زبان دوم و پا را از مرزهای زبان مادری خود فراتر گذاشتن، در واقعیت به آن آسانی که به نظر می رسد نیست. در این میان، بعضی باورهای غلط که در کمال تعجب بسیار رایج هم هستند، کار را مشکل تر کرده و مانع پیشرفت سریع زبان آموزان میشود. در این مقاله به برخی از این باورهای غلط درباره زبان آموزی و واقعیت امر خواهیم پرداخت چرا که آگاهی در این خصوص منجر به تغییر طرز فکر و استراتژی شما خواهد شد.
باور غلط شماره ۱: کلاس زبان رفتن به تنهایی برای یادگیری کافیست.
در واقعیت استفاده از زبان در دنیای واقعی مهم است. مطالعه کردن و کلاس رفتن بسیار متفاوت از به کار بردن زبان است. شما لازم است در کنار کلاس زبان رفتن، زمان کافی برای تمرین در فضای خارج از کلاس در نظر گرفته و در موقعیتهای مختلف در زندگی واقعی از انگلیسی استفاده کنید.
باور غلط شماره ۲: یادگیری زبان را باید در کودکی شروع کرد و هر چه سن بالاتر رود، یادگیری سخت تر میشود.
هرگز برای یادگیری دیر نیست. واقعیت این است که یادگیری زبان در هر سنی امکانپذیر است. در کودکان این فرایند سریعتر اتفاق می افتد ولی کودکان در مقایسه با بزرگسالان، با مفاهیم سادهتری در زبان سروکار دارند. بر اساس یافتههای دانشمندان، به دلیل تغییرات فیزیکی و شیمیایی در مغز، یادگیری لهجهای مشابه native speaker ها تا ۱۳ سالگی امکانپذیر است اما سایر وجوه زبان انگلیسی در تمامی سنین به راحتی قابل یادگیری هستند.
باور غلط شماره ۳: تمامی افراد به یک شکل زبان یاد میگیرند.
به تعداد زبان آموزان، راه و روش برای یادگیری زبان وجود دارد و در واقعیت هیچ روشی نیست که برای همه، یکسان جواب دهد. برای اینکه بهترین روش یادگیری زبان را پیش بگیرید، در ابتدا لازمست با انجام تست
سبک های یادگیری، خود را بهتر بشناسید و از نقاط قوت خود مطلع شوید.
باور غلط شماره ۴: معلمانی که زبان مادریشان انگلیسی است، معلمانِ بهتری هستند.
در دنیای امروز، تعداد افرادی که زبان انگلیسی را به بهترین نحو ممکن تدریس میکنند در حالیکه زبان مادریشان چیزی غیر از انگلیسی است بسیار بیشتر از native speaker هاست. در واقع آنچه در تدریس اهمیت بیشتری دارد، اگاهی در خصوص ویژگی های زبان آموزان و روشهای نوین تدریس است. بنابراین، ممکن است native speaker ها نیز اساتید خوبی باشند ولی این به تنهایی امتیاز محسوب نمیشود.
باور غلط شماره ۵: یادگیری زبان دوم در فرآیند یادگیری زبان اول در کودکان اختلال ایجاد میکند.
در هیچ تحقیق علمی نشان داده نشده است که یادگیری یک زبان دیگر مانع از پیشرفت کودکان در زبان مادریشان باشد. به عبارت دیگر، مغز انسان به صورت نامحدودی توانایی یادگیری زبانهای مختلف را داشته و ظرفیت آن پر نمیشود. برخی افراد معتقدند کودکانی که دو زبان را به صورت همزمان یاد میگیرند، دیرتر شروع به حرف زدن میکنند که چنین چیزی نیز از لحاظ علمی اثبات شده نیست.
باور غلط شماره ۶: زنان نسبت به مردان زبان آموزان بهتری هستند.
سالیان سال است که چنین باوری در عموم مردم وجود دارد. واقعیت آن است که نوع پردازش زبان دوم در زنان و مردان متفاوت است و این دلیل برتری هیچ گروهی بر دیگری نیست. اکثریت زنان در برقراری ارتباط در زبان دوم موفقتر هستند، در حالیکه مردان قواعد زبان انگلیسی را سریعتر یاد میگیرند. در واقع، بحث در تفاوت بین روشهای یادگیری و نیمکره های مختلف مغز در زنان و مردان است و هیچ تحقیق علمی نقش جنسیت در یادگیری بهتر زبان را ثابت نکرده است.
تمامی فعالین عرصهی آموزش زبان وظیفه دارند در راه زدودن این باورهای غلط گام برداشته و با آموزش همگانی و افرایش آگاهی راه را برای پیشرفت سریع زبان آموزان هموار سازند.
حرف آخر:
هر کس دلایل منحصر به فرد خود را برای اهداف یادگیری زبان دوم دارد. اما در حالی که دلایل ممکن است متفاوت باشند ، همه آنها به یک روش قابل دستیابی هستند، تحقیق کنید و از همین امروز یادگیری را شروع کنید.
منتظر شما هستیم، سوالاتتون رو در بخش نظرات با ما به اشتراک بذارید.
خیلی ممنونم از آموزش های خوب تون.
به نظر من، دلیل و چرایی هر شخص برای یادگیری زبان انگلیسی بسیار مهم است. اصل اساسی برای روحیه و انگیزه در زمانی که نامید می شویم است. من همیشه هدف خودم رو از یادگیری زبان توی ذهنم مرور می کنم.
سلام بهرام جان
خیلی خیلی ممنونیم از فیدبک شما 🙂