۲۰ تا از اصطلاحات مدیریت به زبان انگلیسی که هر مدیری باید بداند!

اصطلاحات مدیریت به زبان انگلیسی جزو مواردی هست که مدیران باید بدانند. در دنیای مدیریت نوین تمامی مدیران و صاحبین مشاغل نیاز دارند خود و تیمشان را به‌روز کنند. به‌روز کردن و نوآوری نیازمند کسب اطلاعات در زمینه‌های مختلف است و برای کسب اطلاعات مفید نیاز است از زبان انگلیسی برای دسترسی به اطلاعات استفاده کرد پس یادگیری کلمات مدیریت آن هم به زبان انگلیسی بسیار حائز اهمیت است چرا که این کلمات زبان مشترک تمام مدیران از سراسر جهان هستند.

اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی برای مدیران

فارغ از اینکه در چه حرفه و صنعتی مدیریت می‌کنید، کلمات انگلیسی زیادی وجود دارد که دانستن آنها برای هر مدیری واجب و ضروری است. در این مقاله بیست تا از پرکاربردترین کلمات حوزه‌ی مدیریت را به همراه معانی اصلی و فرعی آنها برای شما فراهم کرده‌ایم که مطالعه و یادگیری آنها شما را از مطالب پایه بی‌نیاز می‌کند. در این مطلب هر کلمه به همراه معنی و یک مثال از کاربرد آن کلمه، در جمله‌های انگلیسی که کاملا اصیل هستند آورده شده است و مثال‌ها به زبان فارسی ترجمه شده‌اند تا بیشتر و بهتر در ذهن خوانندگان این مطلب باقی بماند.

(1) Facilitate
کمک کردن، تسهیل کردن، آسان کردن

The facts will help facilitate group discussion.

این حقیقت‌ها به تسهیل بحث‌های گروهی کمک خواهد کرد.

(2) Coordinate
متناسب کردن، تعدیل کردن، هماهنگ کردن

We need someone to coordinate the whole campaign.

ما به کسی احتیاج داریم که کل کمپین را هماهنگ کند.

(3) Prioritize
اولویت‌بندی کردن، در اولویت قرار دادن

Make lists of what to do and prioritize your tasks.

لیست‌هایی از کارهایی که می‌خواهید بکنید تهیه کنید و آنها را اولویت‌بندی کنید.

(4) Schedule
صورت، برنامه، فهرست، جدول، برنامه زمانی

Everything is going according to schedule.

همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود.

(5) Process
روند، جریان عمل، فرایند

We’re in the process of selling our house.

ما در روند فروش خانه‌مان هستیم.

(6) Motivate
تحریک کردن، تهییج کردن

The plan is designed to motivate employees to work more efficiently.

این طرح برای تشویق کردن کارکنان است که موثرتر کار کنند.

(7) Collaborate
همدستی کردن، باهم کار کردن

The work gets done more quickly when we collaborate.

کار سریع‌تر انجام می‌شود وقتی ما همکاری می‌کنیم.

(8) Supervise
نظارت کردن، رسیدگی کردن

The school staff are expected to supervise school meals.

از کارکنان مدرسه انتظار می‌رود روی وعده‌های غذایی مدرسه نظارت کنند.

(9) Document
سند، مدرک، دستاویز

I’m printing a copy of the document for you.

من در حال چاپ یک نسخه از سند برای شما هستم.

(10) Budget
بودجه، حساب درآمد و خرج

The organization has a large annual budget.

سازمان بودجه سالانه هنگفتی دارد.

(11) Negotiate
گفتگو کردن، مذاکره کردن، تبادل نظر کردن

We’ll leave you to negotiate with them.

ما شما را تنها می‌گذاریم تا با آنها گفتگو کنید.

(12) Implement

ابزار، اجرا، اجرا کردن، ایفا کردن، انجام دادن

The government failed to implement the plan.

دولت در اجرای طرح شکست خورد.

(13) Communicate
گفتگو کردن، معاشرت کردن، ارتباط برقرار کردن

I communicate with him regularly by letter.

من به طور منظم از طریق نامه با آنها در ارتباط هستم.

(14) Recruit
استخدام کردن، نیروی تازه گرفتن

At a minimum, we must recruit two new teachers.

حداقل، ما باید دو معلم جدید استخدام کنیم.

(15) Authorize
اختیار دادن، اجازه دادن، تصویب کردن، ترخیص کردن

I can authorize payments up to £4 000.

من می‌توانم حقوق را تا 4000 پوند تصویب کنم.

(16) Merchandise
متاع، کالا، مال التجاره، تجارت کردن

They delivered the merchandise to us.

آنها کالاها را به ما تحویل دادند.

(17) Inventory
سیاهه، صورت کالا، فهرست، فهرست موجودی

We made an inventory of everything in the apartment.

او فهرستی از هرچیز که در آپارتمان بود تهیه کرد.

(18) Turnover
انتقال، محصول، برگشتگی، بازده، تغییر و تبدیل، عملکرد

The company had a turnover of £3.8 million.

شرکت 3.8 میلیون پوند سود داشت.

(19) Distribution
پخش، بخش، اشاعه، توزیع، تعمیم

The map shows the distribution of this species across the world.

نقشه، توزیع این گونه‌ها را در سراسر دنیا نشان می‌دهد.

(20) Profitability
سودبخشی

These costs will impact on our profitability .

این هزینه‌ها روی سوددهی ما تاثیر می‌گذارد.

اصطلاحات مدیریت به زبان انگلیسی

خودآزمایی

حال که این کلمات را آموختید فرصت مناسبی است که خود را بیازمایید. سعی کنید با استفاده از کلمات درون کادر جملات زیر را کامل نمایید.

turnover
profitability
prioritize
distribution
motivate

 

1.The university does not permit ……………of leaflets on campus.
2.A product manager is responsible for product………………
3.It’s always difficult to …………………work, school, and family.
4.The illicit drugs industry has an annual ……………of some £200 bn.
5.Art for kids is a great way to ………………your kids to be creative.

جواب‌ها

  1. distribution
  2. profitability
  3. prioritize
  4. turnover
  5. motivate
ارسال یک نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.