۱۰ شعر انگلیسی برای تقویت زبان + ترجمه فارسی
یکی از روشهای آموزش زبان انگلیسی، آموزش با شعر است. از اشعار میتوان برای معرفی یا تمرین واژگان جدید، ساختارهای زبانی، و ابزارهای قافیه استفاده کرد. همچنین شعرهای انگلیسی از پس زمینههای فرهنگی غنی داستانهای عامیانه بر میآیند. از اشعار حماسی تمدنهای باستانی گرفته تا شعرهای سیاسی مدرنتر که در قرن بیستم سروده شدهاند، شعر دریچهای تاریخی و فرهنگی جالب به روی ما میگشاید. شعر فرصتهای فوقالعادهای برای خواندن، نوشتن، صحبت کردن، و تمرین گوش دادن به زبان انگلیسی فراهم میکند و در دورههای مکالمه بزرگسالان به صورت روتین و مداوم از آن استفاده میشود. شعر همچنین شعر به دانش آموزان فرصتی برای گسترش دانش واژگان، بازی با زبان و کار با دستور زبان در ادبیات میدهد. با این حال، مزایای استفاده از شعر صرفاً سرگرمی نیست و تحقیقات دکتر جانت هیوز در دانشگاه انتاریو، تأثیرات مثبت شعر را بر رشد سواد کودکان نشان میدهد. پس شعر انگلیسی برای یادگیری زبان برای آموزش زبان کودکان نیز میتواند موثر و مفید باشد. در ادامه 10 شعر انگلیسی برای یادگیری زبان همراه با ترجمه فارسی آنها را برای شما آوردهایم.
معرفی شعر انگلیسی برای تقویت زبان
در این مقاله 10 شعر انگلیسی برای تقویت زبان از مبتدی تا پیشرفته را برای شما معرفی کردهایم تا برحسب سطحی که زبانآموز دارد به تمرین بپردازد.
1. Mary Had a Little Lamb (مری یک بره ی کوچک داشت)
این شعر انگلیسی برای تقویت زبان برای سطح مبتدی مناسب است که در مورد مری و برهاش صحبت میکند. این شعر برای کودکان نیز مناسب است.
Mary had a little lamb (مری یک بره ی کوچک داشت)
Little lamb, little lamb (بره کوچولو، بره کوچولو)
Mary had a little lamb (مری یک بره ی کوچک داشت)
Its fleece was white as snow (پشمش مثل برف سفید بود)
And every where that Mary went (و هر جا که مری رفت)
Mary went, Mary went (مری رفت، مری رفت)
Everywhere that Mary went (و هرجا که مری رفت)
The lamb was sure to go (بره حتما می رفت)
He followed her to school one day (او یک روز به دنبال او به مدرسه رفت)
School one day, school one day (یک روز مدرسه، یک روز مدرسه)
He followed her to school one day (او یک روز به دنبال او به مدرسه رفت)
Which was against the rule (.که خلاف قانون بود)
It made the children laugh and play (.باعث خنده و بازی بچه ها شد)
Laugh and play, laugh and play (.بخند و بازی کن، بخند و بازی کن)
It made the children laugh and play (.باعث خنده و بازی بچه ها شد)
To see a lamb at school (برای دیدن یک بره در مدرسه)
And so the teacher turned him out (.و معلم او را آشکار کرد)
Turned him out, turned him out (.او را بیرون کرد، او را بیرون کرد)
So the teacher turned him out (.بنابراین معلم او را بیرون آورد)
But still he lingered near (.اما او همچنان نزدیک بود)
And waited patiently about (.و صبورانه منتظر ماند)
Patiently about, patiently about (صبورانه در مورد، صبورانه در مورد)
Waited patiently about (.صبورانه منتظر ماند)
Till Mary did appear (.تا زمانی که مری ظاهر شد)
“Why does the lamb love Mary so”? («چرا بره اینقدر مری را دوست دارد؟)
Mary so, Mary so (مری پس، مریم پس،)
Why does the lamb love Mary so? (چرا بره اینقدر مری را دوست دارد؟)
The eager children cried (.بچه های مشتاق گریه کردند.)
Why Mary loves the lamb, you know (.چرا مری بره را دوست دارد، می دانید)
Lamb you know, lamb you know (بره میدونی بره میدونی)
Why Mary loves the lamb, you know (چرا مری عاشق بره است، می دانید؟)
The teacher did reply (.معلم پاسخ داد)
Mary had a little lamb (.مری یک برهی کوچک داشت)
Little lamb, little lamb (بره کوچولو، بره کوچولو)
Mary had a little lamb (.مری یک بره ی کوچک داشت)
Its fleece was white as snow. (.پشمش مثل برف سفید بود)
2. The Raven ( کلاغ )
این شعر با توجه به لغات و مفاهیم استفاده شده در آن، برای سطح متوسط مناسب است.
Deep into that darkness peering (در اعماق آن تاریکی نگاه کردن)
Long I stood there, wondering, fearing (مدت زیادی آنجا ایستاده بودم، متعجب بودم، می ترسیدم)
Doubting, dreaming dreams no mortals (شک کردن، رویا دیدن هیچ فانی نیست)
Ever dared to dream before (تا به حال جرات رویاپردازی را داشته اید)
But the silence was unbroken (اما سکوت شکست ناپذیر بود)
And the stillness gave no token (و سکون هیچ نشانی نداد)
And the only word there spoken (و تنها کلمه ای که آنجا گفته شد)
Was the whispered word, “Lenore! (آیا کلمه زمزمه شده بود “لنور!”)
This I whispered, and an echo (این را زمزمه کردم، و یک پژواک)
Murmured back the word, “Lenore!” (زمزمه کرد کلمه “لنور!”)
Merely this, and nothing more (صرفا این و نه چیزی بیشتر)
by Edgar Allen Poe
3. Because I could not stop for Death (چون نمیتوانستم برای مرگ متوقف شوم)
این شعر انگلیسی برای تقویت زبان برای سطح متوسط مناسب است و با توجه به مفاهیم به کار رفته در آن نیز مناسب بزرگسالان است.
Because I could not stop for Death (چون نمی توانستم برای مرگ متوقف شوم)
He kindly stopped for me (او با مهربانی برای من ایستاد)
The carriage held but just ourselves (کالسکه نگه داشت اما فقط خودمان)
And Immortality. (و جاودانگی)
by Edgar Allen Poe
4. Sonnet (غزل)
این شعر انگلیسی برای تقویت زبان برای سطح متوسط مناسب است و با توجه به مفاهیم به کار رفته در آن نیز مناسب بزرگسالان است.
Shall I compare thee to a summer’s day? (آیا تو را با یک روز تابستانی مقایسه کنم؟)
Thou art more lovely and more temperate: (تو دوست داشتنی تر و معتدل تر هستی)
Rough winds do shake the darling buds of May (بادهای خشن جوانه های عزیز اردیبهشت را می لرزاند)
And summer’s lease hath all too short a date (و اجاره تابستانی تاریخ بسیار کوتاهی دارد)
Sometime too hot the eye of heaven shines (گاهی خیلی داغ چشم بهشت می درخشد)
And often is his gold complexion dimm’d (و اغلب رنگ طلایی او تیره می شود)
And every fair from fair sometime declines (و هر عادلانه ای گاهی زوال می کند)
By chance or nature’s changing course untrimm’d (تصادفی یا تغییر مسیر طبیعت بدون ترمیم.)
But thy eternal summer shall not fade (اما تابستان ابدی تو محو نخواهد شد)
Nor lose possession of that fair thou ow’st (نه از دست دادن مالکیت آن عادلانه ای که دارید)
Nor shall death brag thou wander’st in his shade (و مرگ نمیبالد که در سایه او سرگردانی)
When in eternal lines to time thou grow’st (وقتی در صف های ابدی زمان رشد می کنی)
So long as men can breathe or eyes can see (تا زمانی که مردها می توانند نفس بکشند یا چشم ها می توانند ببینند)
So long lives this, and this gives life to thee (این زنده است و این به تو زندگی می بخشد)
by Emily Dickinson
5. The Lady of Shalott (بانوی شالوت)
از این شعر تا شعر شماره 10 مناسب سطح پیشرفته است که مفاهیم انتزاعی شعر، آهنگین بودن و .. در آن رعایت شده است.
Willows whiten, aspens shiver (.بیدها سفید می شوند، آسپن ها می لرزند)
The sunbeam showers break and quiver (.باران های پرتو آفتاب می شکند و می لرزند)
In the stream that runneth ever (.در جریانی که همیشه جاری است)
By the island in the river (کنار جزیره ای در رودخانه)
Flowing down to Camelot (جریان به سمت کملوت)
Four gray walls, and four gray towers (چهار دیوار خاکستری و چهار برج خاکستری)
Overlook a space of flowers (مشرف به فضایی از گل)
And the silent isle imbowers (.و جزیره ساکت فرو می ریزد)
The Lady of Shalott (بانوی شالوت)
by William Shakespeare
6. She Walks in Beauty (او در زیبایی قدم می زند)
She walks in beauty, like the night (او در زیبایی راه می رود، مانند شب )
Of cloudless climes and starry skies (از اقلیم های بی ابر و آسمان پرستاره)
And all that’s best of dark and bright (.و همه اینها بهترین تاریک و روشن است)
Meet in her aspect and her eyes (ملاقات در جنبه او و چشمان او)
Thus mellowed to that tender light (.بنابراین به آن نور لطیف ملایم شد)
Which heaven to gaudy day denies. (.که بهشت به روز پر زرق و برق را انکار میکند)
by Alffred, Lord Tennyson
7. Ode to a Nightingale (قصیده بلبل)
Away! away! for I will fly to thee (دور! دور! زیرا من به سوی تو پرواز خواهم کرد)
Not charioted by Bacchus and his pards (توسط باکوس و یارانش ارابه سوار نشدند)
But on the viewless wings of Poesy (اما روی بال های بی چشم پوسی)
Though the dull brain perplexes and retards (اگرچه مغز کسل کننده گیج و عقب می ماند)
Already with thee! tender is the night (از قبل با تو! لطیف شب است)
And haply the Queen-Moon is on her throne (و شاید ملکه ماه بر تخت اوست)
Clustered around by all her starry Fays (در اطراف همه فایس های ستاره دار او جمع شده است)
But here there is no light (اما اینجا هیچ نوری نیست)
Save what from heaven is with the breezes blown (آنچه از بهشت است را با نسیم های وزیده نجات دهید)
Through verdurous glooms and winding mossy ways (از میان تاریکی های سرسبز و راه های خزه ای پر پیچ و خم)
by Lord Byron
8. The Waste Land (سرزمین بایر)
April is the cruellest month, breeding (آوریل بی رحم ترین ماه، تولید مثل است)
Lilacs out of the dead land, mixing (یاس بنفش از سرزمین مرده در حال مخلوط شدن است)
Memory and desire, stirring (حافظه و میل، تکان دهنده)
Dull roots with spring rain (ریشه های کسل کننده با باران بهاری)
Winter kept us warm, covering (زمستان ما را گرم نگه داشت، پوشش داد)
Earth in forgetful snow, feeding (زمین در برف فراموشکار، تغذیه)
A little life with dried tubers (کمی زندگی با غده های خشک شده.)
by John Keats
9. Fire and Ice (آتش و یخ)
Some say the world will end in fire (.برخی می گویند دنیا به آتش ختم می شود)
Some say in ice (برخی می گویند در یخ)
From what I’ve tasted of desire (.از آنچه من از آرزو چشیدهام)
I hold with those who favor fire (.من با کسانی که طرفدار آتش هستند، هستم.)
But if it had to perish twice (.اما اگر قرار بود دوبار از بین برود)
I think I know enough of hate (.فکر می کنم به اندازه کافی نفرت را می شناسم)
To say that for destruction ice (گفتن که برای تخریب یخ)
Is also great(هم عالیه)
And would suffice. (.و کافی خواهد بود)
by T.S. Eliot
10. We Are Many (ما خیلی هستیم)
این شعر در دسته سطح پیشرفته برای شعر انگلیسی برای تقویت زبان قرار میگیرد و بعد از طی دوره زبان عمومی، زبانآموز توانایی خواندن این شعر را دارد.
Of the many men who I am, (از کسان بسیاری که هستم)
who we are (که هستیم)
I can’t find a single one (نمی توانم یکی را نشان دهم)
they disappear among my clothes (آنان برای من، در پوشش جامه ها گم شده اند)
They’ve left for another city (به شهر دیگری کوچ کرده اند)
When everything seems to be set (هنگامی که همه چیز آماده است)
to show me off as intelligent (که مرا آدمی باهوش جلوه دهد)
the fool I always keep hidden (ابهلی که من او را در خود پنهان می دارم )
Takes over all that I say (زمام سخنم را به دست می گیرد )
At other times, I’m asleep (در فرصت های دیگر )
among distinguished people (میان مردم ممتاز چرت می زنم )
and when I look for my brave self (و هنگامی که خویشتن دلیرم را فرا می خوانم)
a coward unknown to me (ترسویی که هیچ نمی شناسمش)
rushes to cover my skeleton (اسکلت حقیرم را )
with a thousand fine excuses ( در قنداق هزاران محافظه کاری می پیچد)
When a decent house catches fire (هنگامی که خانه ای مجلل به اتش کشیده می شود)
instead of the fireman I summon (به جای آتش نشانی که خبر می کنم)
an arsonist bursts on the scene (آتش افروزی به صحنه می بَرَد)
and that’s me (و او منم)
What can I do? (چه می توانم کرد؟)
What can I do to distinguish myself? (چه کنم تا خود را بشناسم؟)
How can I pull myself together? ((خود را (مانند یک پازل به هم ریخته) از نو بسازم؟ )چگونه می توانم)
All the books I read (همه کتاب هایی که می خوانم)
are full of dazzling heroes (چهره قهرمانانی شکوهمند)
Always sure of themselves ( و اغلب سرشار از اعتماد به نفس را)
I die with envy of them (از رشک به انان می میرم)
and in films (و درفیلم ها)
full of wind and bullets (که گلوله ها در باد پرواز می کنند)
I goggle at the cowboys (در حسد گاوچرانان می مانم)
I even admire the horses (حتی اسب ها را می ستایم )
But when I call for a hero (اما چون هستی بی باکم را فرا می خوانم )
out comes my lazy old self (همان خویشتن کاهل پیش می آید )
so I never know who I am (چنین است که هرگز نمی دانم من اصلا کیستم)
Nor how many I am or will be (یا اینکه چند تَنَم)
I’d love to be able to touch a bell (یا اینکه چند تن خواهم شد؟)
I mustn’t disappear(کاش می توانستم زنگی را به صدا در آورم)
While I am writing(و خویشتن راستینم را فرا خوانم، من حقیقی )
I’ll be talking geography (.و کافی خواهد بود)
Pablo Neruda