۳۷ تا از مهمترین اصطلاحات انگلیسی مربوط به مذاکره
انجام مکالمه و بهویژه مذاکرات رسمی و بیزینسی یکی از مهترین اهدافی است که اغلب یادگیرندگان بزرگسال زبان انگلیسی به دنبال آن هستند. شما چه در مقام یک مدیر تجاری باشید و چه کارمند فروش و یا منشی مدیر عامل هر گاه که نیاز باشد به زبان انگلیسی مذاکرهای را جلو ببرید باید یک سری اصطلاحات و عبارات مذاکره به زبان انگلیسی را بلد باشید تا موقع مذاکره هم به زبان خارجی هول نشوید و با اعتماد به نفس آن را انجام دهید.در این مقاله اصطلاحات انگلیسی مربوط به مذاکره را برای شما آوردهایم.
آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی مذاکره
برای پیروز شدن در هر مذاکره و مکالمهای، داشتن اطلاعات کافی و تسلط لازم به موضوع مذاکره جزو شروط اصلی است اما نباید فراموش کنیم که زبانی که در مذاکره استفاده میکنیم هم بسیار مهم است بویژه اگر این یک مذاکره رسمی باشد، چراکه زبان وسیله بیان آن چیزی است که در ذهن ما میگذرد. پس اگر ما بخواهیم مکالمهای را آن هم به زبانی غیر از زبان مادری، جلو ببریم و به نتیجه برسیم باید بدانیم استفاده از چه اصطلاحات و عباراتی برای این کار مفید است. در این مطلب ما 37 تا از پرکاربرد ترین اصطلاحات و جملات کاربردی برای مکالمه در زبان انگلیسی را به همراه تعریف فارسی و انگلیسی و مثالهای فارسی و انگلیسی جمع آوری کردهایم که یادگیری حتی نیمی از آنها میتواند برای شما بسیار مفید باشد تا در هنگامی که لازم است به زبان انگلیسی مکالمه کنید بتوانید کار خود را پیش ببرید.
بیاید با کلمات و اصطلاحات کلی مربوط به مذاکره آغاز کنیم. فقط پیش از مطالعه پیشنهاد میکنیم قلم و کاغذ به همراه داشته باشید تا از مثالها نوتبرداری کنید و مثالهای خود را بسازید. این روش یکی از بهترین روشهای یادگیری انواع لغات و اصطلاحات است.
1.To bargain
چانه زنی راجع به شرایط و ملزومات یک توافق.
To discuss the conditions of an agreement, to negotiate. You can also use this as a noun (something can be a bargain) to refer to products being sold for a really good price.
این کلمه یک فعل است اما به شکل اسم هم به کار میرود. وقتی به شکل اسم به کار میرود به جنسی یا وسیلهای اشاره میکند که با قیمت خوبی خریداری شده است.
“You can’t bargain with him, he’s very inflexible.”
.تو نمیتوانی با او چانه بزنی او خیلی نامنعطف است
“This laptop was such a bargain! I paid half as much as you paid for yours and mine is much faster.”
.این لپ تاپ خرید بسیار خوبی بود. من نصف پولی که تو دادی را دادم و مال من سریعتر است
2.Bottom line
اساس ، حرف آخر
The most important factor.
این کلمه اسم است و در جای فعل به کار نمیرود.
“The bottom line is that we cannot raise both salaries and bonuses.”
حرف آخر ما این است که نمیتوانیم حقوق و پاداش را با هم افزایش دهیم.
3.Alternative
جایگزین
.A choice that could be better than the present situation
این کلمه به معنای گزینه بهتر یا گزینه دیگر است.
“Let’s consider the alternatives before deciding on the best candidate for this position.”
.بیایید همه گزینههای موجود را در نظر بگیریم قبل از اینکه در مورد بهترین کاندید برای این سمت تصمیم بگیریم
4.To reach a consensus
به اجماع رسیدن و به توافق رسیدن
.To agree on a matter that initially (at first) you disagreed upon
برای توافق بر سر موضوعی که در ابتدا (در ابتدا) با آن اختلاف نظر داشتید.
“After a long debate, they managed to reach consensus on the issue of sick leave.”
.پس از یک بحث طولانی، آنها توانستند در مورد موضوع مرخصی استعلاجی به اجماع برسند
5.Counter proposal
راه حل جایگزین
.An alternative solution you offer when you disagree with the one already presented
راه حل جایگزینی که وقتی با راه حلی که قبلا ارائه شده مخالف هستید، پیشنهاد میکنید.
We came with a counter proposal, but they weren’t open to negotiation.
.ما با یک پیشنهاد متقابل آمدیم، اما آنها برای مذاکره آماده نبودند
6.Deadlock
بن بست
A point in a discussion that takes you nowhere because people cannot reach an agreement.
بن بست ،نکتهای در بحثی که شما را به جایی نمیبرد زیرا مردم نمیتوانند به توافق برسند.
We reached a deadlock quite early in the discussion because they weren’t willing to listen to our arguments and they didn’t make any counterproposals.
.ما خیلی زود در بحث به بنبست رسیدیم، زیرا آنها حاضر نبودند به استدلالهای ما گوش دهند و هیچ پیشنهاد متقابلی ارائه نکردند
7.Highball / Lowball
تخمین زیاد/تخمین کم
.To highball means to ask for a lot more than you think your partner will agree to offer you. On the contrary, when you lowball, you offer much less than you think is acceptable
highball به معنای درخواست خیلی بیشتر از آنچه فکر میکنید شریک شما موافقت میکند پیشنهاد دهید. و برعکس، وقتی lowball میکنید، خیلی کمتر از چیزی که فکر میکنید قابل قبول است، پیشنهاد میدهید.
They started the negotiation by highballing their expectations, but we saw right through it.
.آنها مذاکره را با بالا بردن انتظارات خود آغاز کردند، اما ما به درستی آن را دیدیم
8. Leverage
اهرم قدرت
.Something that gives you power in a negotiation
چیزی که به شما در یک مذاکره قدرت میدهد، اهرم قدرت.
“The supermarket chain wanted that land, but the owner didn’t give in easily. He had a lot of leverage because the position was ideal.
.سوپرمارکت زنجیره ای واقعاً آن زمین را می خواست، اما مالک به راحتی تسلیم نشد. او اهرمهای زیادی داشت زیرا موقعیت ایده آل بود
مکالمه با اصطلاحات انگلیسی مربوط به مذاکره
حالا به سراغ اصطلاحاتی برویم که در طول یک مذاکره استفاده میشوند. البته حتما میدانید که مذاکره یک مهارت است و به دست آوردن این مهارت با مطالعه یک یا دو مقاله ممکن نیست اما با یادگیری اصطلاحات و عبارات این مقاله شما میتوانید گام بزرگی را در این زمینه بردارید. در مذاکرات انگلیسی تجاری و بیزینسی نحوه شروع یک مبحث بسیار مهم است زیرا لحن کل مذاکره را تعیین می کند. مهم است که مودب باشیم و در عین حال سعی کنیم موثر واقع شویم تا نتیجه مطلوب را به حداکثر برسانیم. مردم به طور کلی مذاکرات انگلیسی را با توافق بر سر دستور کار آغاز میکنند. دستور جلسه شامل تمام نکات مهمی است که باید مورد بحث قرار گیرد.
عبارات شروع مذاکره انگلیسی
برای شروع یک مذاکره میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید.
9. Let’s start by having a look at the agenda.
.بیایید با نگاهی به دستور کار شروع کنیم
10. Before we begin, shall we have a look at the main points on the agenda?
قبل از شروع، آیا نگاهی به نکات اصلی در دستور کار خواهیم داشت؟
11 . Should we have a look at the main points for today’s discussion?
آیا باید به نکات اصلی بحث امروز نگاهی بیندازیم؟
12. What are your views on…?
نظر شما در مورد … چیست؟
13. Do you have any suggestions for…?
آیا پیشنهادی برای… دارید؟
14. Would you like to suggest a course of action for…?
آیا میخواهید راهی برای اقدام در مورد … پیشنهاد دهید؟
15. How do you feel about…?
نظرت در مورد…چیست ؟
ارائه پیشنهادات در معاملههای انگلیسی
پیشنهادات ممکن است در هر نقطه از مذاکرات ارائه شود. اینکه بدانیم از چه اصطلاحات و عباراتی برای دادن پیشنهاد در طول یک مکالمه یا مذاکره انگلیسی استفاده کنیم بسیار مهم است. اگر پیشنهادی دارید میتوانید با استفاده از این عبارات آن را معرفی کنید:
16. We think the best way is to…
….ما فکر میکنیم بهترین راه این است که
17. We propose/recommend that…
…ما پیشنهاد میکنیم که
وقتی مذاکره به بنبست میرسد، یک نفر باید راه حلهایی ارائه دهد. بسیار مهم است که ذهن خود را باز نگه دارید و همچنین به شریک خود کمک کنید تا مسائل را از دیدگاههای مختلف ببیند. هر دوی اینها به موثر بودن مذاکره کمک میکند.
18. I’d like to suggest a solution.
.مایلم راه حلی پیشنهاد دهم
پس از پیشنهاد راهحلها، حمایت از آنها با استدلال بسیار مهم است. اگر استدلالها صحیح و منسجم (به وضوح) ارائه شده باشند، شانس بیشتری برای به دست آوردن آنچه میخواهید از مذاکره دارید.
استدلالهای خود را در مذاکرات انگلیسی با عباراتی مانند مثالهای زیر معرفی کنید:
19. The most important reason for this is…
مهمترین دلیل این است که
20. I am basing my solution on three ideas/points/reasons: Firstly,… Secondly,… Last but not least,…
من راه حل خود را بر اساس سه ایده استوار میکنم اولا …دوما …. بعدی
21. One of the key reasons for this is…
…یکی از دلایل اصلی این موضوع این است که
اصطلاحات انگلیسی مربوط به مذاکره برای موافقت با پیشنهادات
هنگامی که شریک تجاری شما پیشنهاد قابل قبولی ارائه میدهد، میتوانید موافقت خود را با استفاده از یکی از عبارات زیر بیان کنید:
22. I agree with your suggestion.
.من با پیشنهاد شما موافقم
23. I think your proposal is acceptable.
.من فکر میکنم پیشنهاد شما قابل قبول است
24. That sounds great to us.
.به نظر ما فوقالعاده است
مخالفت با پیشنهادات و ارائه دلیل برای مخالفت با آنها در مذاکرات انگلیسی
مخالفت کردن یکی از سختترین کارهاست: شما نمیخواهید به شریک خود توهین کنید، اما مهم است که به او اطلاع دهید زمانی که شما همسو نیستید. اگر نگرانیهای خود را اینگونه مطرح کنید، میتوانید با استفاده از لحن دیپلماتیک مخالفت کنید.
25. I have some reservations about…
.من در مورد ….. شروطی دارم
26. Unfortunately, our position is different from yours.
.متأسفانه موضع ما با شما متفاوت است
27. I’m afraid we can’t agree on…
.متاسفم ما نمیتوانیم با ….. موافقت کنیم
سازش و پذیرش در مذاکرههای انگلیسی
در مذاکره به زبان انگلیسی وقتی به سادگی نمیتوانید به همه چیزهایی که میخواهید برسید، باید در نیمه راه شریک خود را ملاقات کنید. در اینجا چند راه برای بیان اینکه مایلید برخی از شرایط را در ازای برخی دیگر بپذیرید وجود دارد:
28. We might be able to work on…, if you could…
. ممکن است بتوانیم روی… کار کنیم، اگر بتوانید…
29. We could offer you…, if you think you can agree on…
.ما میتوانیم به شما پیشنهاد دهیم …، اگر فکر میکنید میتوانید در مورد … موافقت کنید
30. Offering you… is the best we can do right now. However, we’d need your approval on…
.ارائه….. به شما بهترین کاری است که در حال حاضر میتوانیم انجام دهیم. با این حال، ما به تایید شما نیاز داریم
31. In exchange for…, would you agree to?…
در ازای …، آیا با… موافقت میکنید؟
چگونه در مذاکرات انگلیسی شفافسازی کنیم؟
هر زمان که احساس کردید شریک شما مبهم نادقیق یا نامطمئن است، بسیار مهم است که مسائل را در همانجا روشن کنید. در غیر این صورت، مذاکره ممکن است مسیر اشتباهی را طی کند و ممکن است برای درست کردن خیلی دیر باشد. بنابراین مطمئن باشید و با استفاده از هر یک از این عبارات، جزئیات را زودتر روشن کنید:
32. Let me make sure I got your point.
.بگذار مطمئن شوم منظور شما را گرفتهام
33. I’m not sure I understood your position. Could you please tell me again how you feel about…?
مطمئن نیستم که موضع شما را درک کرده باشم. ممکن است دوباره به من بگویید که چه احساسی در مورد…داری؟
34. I just want to make sure I got this part straight.
.من فقط میخواهم مطمئن شوم که این قسمت را درست فهمیدم
اصطلاحات پایان دادن به مذاکرات انگلیسی
قبل از پایان دادن به مذاکره، همیشه ایده خوبی است که نکات اصلی را که با آنها موافقت یا مخالفت کردهاید، بازبینی یا مرور کنید. در اینجا مواردی وجود دارد که میتوانید بگویید:
35. Let’s look at what we decided to do.
.بیایید به آنچه تصمیم گرفتیم انجام دهیم نگاهی کنیم
36. Shall we try to sum up the main points of our discussion?
.بیایید سعی کنیم نکات اصلی بحث خود را جمع بندی کنیم
37. Let’s sum this up really quickly to make sure we are on the same page.
.بیایید این را خیلی سریع خلاصه کنیم تا مطمئن شویم در همان صفحه هستیم
هنگامی که برخی از واژگان اولیه را برای مذاکرات یاد میگیرید، در مورد رسیدن به آنچه میخواهید احساس اطمینان بیشتری خواهید کرد. حالا شما با بیش از 30 جمله و اصطلاح کاربردی برای مذاکره کردن به زبان انگلیسی آشنا شدید. تلاش کنید این جملات را تکرار و تمرین کنید تا بخوبی در ذهن شما بمانند.
ابتکار جالبی است. امیدوارم بعضی دست اندرکاران فعلی در وزارتخانه های مختلف بخصوص وزارت امور خارجه درک کنند که حد مینیممی از اطلاعات مربوط به ارتباطات صحیح (Sound Communication ) مورد نیاز است