آشنایی کامل با قید مقدار و قید حالت در زبان انگلیسی
در مقالات قبلی دانستیم قید در انگلیسی چیست؟ و با انواع قیدهای مکان و زمان آشنا شدید. حال نوبت به آشنایی با قید مقدار و قید حالت در زبان انگلیسی رسیده است.اگر تازه با نقش قید در ساختار جملات انگلیسی آشنا شدهاید، پیشنهاد میکنیم برای درک بهتر قید مقدار و قید حالت در زبان انگلیسی ، ابتدا مقالات زیر را مطالعه کنید:
قیدهای مقدار یا شدت در زبان انگلیسی (Adverbs of degree)، انواع قید در زبان انگلیسی
قیدهای مقدار در زبان انگلیسی به ما میگویند که هر چیز از چه شدت و درجهای برخوردار است. قیدهای درجه عموماً قبل از صفت یا قبل از قیدهای دیگر قرار میگیرند. البته موارد خاصی نیز وجود دارد که به آنها خواهیم پرداخت.کلمات too, enough, very و extremely مثالهایی از قیدهای مقدار (شدت و درجه) هستند.
مثال | کلمه تغییرکننده | قید |
---|---|---|
The water was extremely cold. |
صفت | Extremely |
The movie is quite interesting. |
صفت | Quite |
He was just leaving. |
فعل | Just |
She has almost finished. |
فعل | Almost |
She is running very fast. |
قید | Very |
You are running fast enough. |
قید | Enough |
کاربرد قید مقدار Enough
کلمه enough هم میتواند هم یک قید و هم یک determiner باشد. اگر قید باشد به معنای “حد کافی” است و بعد از صفت یا قید قرار میگیرد. Enough هم در جملههای مثبت و هم در جملات منفی استفاده میشود.
Is your coffee hot enough?
This box isn’t big enough.
He didn’t work enough.
I got there early enough.
کلمه enough در ساختارهای زیر حتماً با فعل به اضافه to استفاده میشود.
He didn’t work hard enough to pass the exam.
Is your coffee hot enough to drink?
She’s not old enough to get married.
کاربرد دیگر کلمه enough به همراه “for someone” و “for something” است. به مثالهای زیر دقت نمایید.
The dress was big enough for me.
She’s not experienced enough for this job.
Enough به عنوان Determiner
Enough به عنوان یک determiner به معنای “as much/ many as necessary” قبل از یک اسم قرار میگیرد و آن را دستخوش تغییر میکند. در اینجا این کلمه با اسامی قابل شمارش جمع و همچنین اسامی غیرقابل شمارش مورد استفاده قرار میگیرد.
We have enough bread.
You have enough children.
They don’t have enough food.
کاربرد قید مقدار too
کلمه too یک قید مقدار است اما دو معنی جداگانه و دو ساختار متفاوت دارد. کلمه too اگر به معنای “also” یا “همچنین” باشد در انتهای عبارتی که آن را توصیف میکند قرار میگیرد.
I would like to go swimming, too.
Can we go to the zoo, too?
اگر این کلمه به معنای “بیش از حد” باشد قبل از صفت یا عباراتی که آن را توصیف میکند قرار میگیرد. این کلمه هم در جملات مثبت و هم در جملات منفی استفاده میشود.
This coffee is too hot.
He works too hard.
Isn’t she too young?
این کلمه همچنین با “to + infinitive” هم استفاده میشود.
The coffee was too hot to drink.
I’m too tired to go out tonight.
همچنین این کلمه با “for someone” و “for something” هم مورد استفاده قرار میگیرد.
The coffee was too hot for me.
The dress was too small for her.
کاربرد قید مقدار very
این کلمه قبل از یک صفت یا یک قید قرار میگیرد و آن را قویتر میکند.
The girl was very beautiful.
He typed very quickly.
اگر بخواهیم فرم منفی از یک صفت یا قید بسازیم میتوانیم “not” را به فعل اضافه کنیم و یا از یک صفت یا قید با معنی متضاد استفاده کنیم. و یا حتی از اصطلاح “not very” به همراه صفت یا قید اصلی استفاده کنیم. فقط باید دقت کنیم که در معنا تغییری به وجود نیاید چون کلمه “not very” کمی غیر مستقیم است و بنابراین مودبانهتر است.
جمله اصلی
The girl was beautiful.
.آن دختر زیبا بود
معنی مخالف منفی
The girl was not beautiful.
.آن دختر زیبا نبود
معنی مخالف با very not
.The girl was not very beautiful
آن دختر چندان زیبا نبود.
معنی مخالف با صفت متضاد
The girl was ugly.
.آن دختر زشت بود
تفاوت معنایی بین قیدهای مقدار too و very
این دو کلمه درواقع یک معنا دارند اما کلمه too عموماً بار منفی دارد و وقتی در جمله استفاده میشود یعنی مشکلی در جایی وجود دارد.
He speaks very quietly.
He speaks too quietly to understand.
آشنایی با قیدهای دیگر با معنای very
قیدهایی هستند که احساسات خیلی قوی را بیان میکنند و همان معنی very را دارند.
مثال | قید |
---|---|
The weather is extremely cold. | Extremely |
The movie was terribly boring. | Terribly |
She sang wonderfully well. | Wonderfully |
قیدهای زیر همان معنی را دارند ولی درجه آنها کمتر است و برای بیان احساسات قوی استفاده میشوند.
مثال | قید |
---|---|
The lecture was quite boring. |
Quite |
She sang unusually well. |
Unusually |
The movie was particularly interesting. |
Particularly |
در نهایت قیدهای زیر برای بیان احساساتی که در مورد آنها مطمئن نیستید هم استفاده میشود.
مثال | قید |
---|---|
She sang pretty well. |
Pretty |
The lecture was rather boring. |
Rather |
The movie was fairly interesting. |
Fairly |
قید حالت در زبان انگلیسی (Adverbs of manner)
قیدهای حالت به سادگی به ما میگویند یک فعل چگونه اتفاق افتاد. این قیدها معمولاً بعد از فعل اصلی یا بعد از مفعول قرار میگیرند.
مثال:
He swims well.
He ran quickly.
She spoke softly.
قید حالت نمیتواند بین فعل و مفعول مستقیم قرار بگیرد. این قید باید قبل از فعل یا در انتهای جمله قرار بگیرد.
مثال:
He ate greedily the cake. (incorrect)
He ate the cake greedily. (correct)
I gave her generously the money. (incorrect)
I gave her the money generously. (correct)
اگر قبل از مفعول حرف اضافه وجود دارد قید میتواند قبل از حرف اضافه یا بعد از مفعول قرار بگیرد.
The child ran happily towards his mom.
The child ran towards his mom happily.